بعد از به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی در سال 1948 بریتانیا به عنوان کشوری که تاثیر زیادی در بنیاد و تشکیل این رژیم در فلسطین داشت نقش حامی رژیم صهیونیستی را بازی می کرد، و فرانسه هم نیازهای تسلیحاتی این کشور را رفع می کرد تا اینکه بعد از افول امپراتوری بریتانیا در جهان به طور عام و در خاورمیانه به طور خاص سبب شده که آمریکا جای این امپراتوری از دهه 70 میلادی به بعد را در خاورمیانه را اشغال کرد این تاریخ که همزمان با ریاست جمهوری ریچارد میلهوس نیکسون باعث شد نگاه وی به خاورمیانه و به عنوان اندازه در مورد رژیم صهیونیستی تغییر کند.در حال حاضررزمایش مشترک نظامی رژیم صهیونسیتی و امریکا و کفنرانس سالانه ایپک که هر دو روز یکشنبه 4 مارس همزمان برگزار شدند آن هم در این برهه از زمان خیلی علامت سوال های را به دنبال خود می آوردند
مانور نظامی مشترک رژیم صهونیستی و امریکا
رزمایش یا مانور نظامی به یک تمرین نظامی در مقیاس بزرگ گفته میشود که در آن مانورهای گوناگون رزمی اجرا و شبیهسازی میشوند. رزمایش در اصل شبیهسازی یک شرایط جنگی است و هدف از آن، آزمودن و همچنین آموختن شگردهای جنگی است. شیوههای مؤثر هماهنگی و ساماندهی نیروهای رزمنده نیز از دیگر موارد آزمایش در یک رزمایش است. در یک رزمایش معمولاً دو سوی نبرد شبیهسازیشده با نام «آبی» و «قرمز» نامگذاری میشوند تا از نامیدن گروه یا کشور بخصوصی بهعنوان دشمن اجتناب شود. در هفته جاری روز یک شنبه 4 مارس(13 اسفند) رژیم صهیونیستی و آمریکا با هم دست به مانور نظامی مشترکی در سرزمین فلسطین اشغالی زدند در این رزمایش نزدیک به 4500 نظامی از هر دو کشور شرکت کرده است. این دو نه همین مانور نظامی امریکا و رژیم صهونیستی از سال 2001 تا به امروز می باشد به عقیده خیلی از کارشناسان روابط بین المللی و نظامی این مانور یکی از طویل ترین و مهم ترین مانور بین این کشور است. این مانور که به اسم ” جنیفر کبرا ” نامگذاری شده است قرار به مدت 11 روز یعنی تا رووز 15 مارش ادامه داشته باشد، ظاهرا رژیم صهیونیستی این مانور را در چارچوب تشدید تهدیدهای متبادل میان رژیم صهیونیستی، و ایران و حزبالله درباره جنگ احتمالی برگزارکرده است
رژیم صهیونیستی هدف از این تمرین ها و مانورها را تقویت همکاری و هماهنگی و تبادل تجربه بین دو ارتش برای ارتقاء سطح آمادگی دفاعی در برخورد با تهدیدهای موشکی عنوان کرد، ارتش رژیم صهیونیستی در ادامه اعلام کرد که در این تمرین ها سناریوی ورود نیروهای آمریکایی به رژیم صهیونیستی و اقدام آنها به همراه سامانه دفاع هوایی رژیم صهیونیستی در حمایت از آسمان آن، شبیه سازی خواهد شد. همچنین، نیروهای شرکت کننده در مانور در برابر سناریوهای مختلف تهدیدهای موشکی از جبهه های مختلف، با به کارگیری سامانههای موشکی چون «حیتس»، سامانه گنبد آهنین و سامانههای پاتریوت که وارد خدمت شده است، عمل خواهند کرد.
کنفرانس ایپک(کمیته روابط عمومی آمریکا-رژیم صهیونیستی)
کمیته روابط عمومی آمریکا-رژیم صهیونیستی مشهور به آیپک، یکی از بزرگترین و قدرتمندترین گروههای لابیگری در ایالات متحده آمریکا است. این گروه لابی با بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ عضو، هر ساله میلیونها دلار خرج سرمایهگذاری در نفوذ بر سیاستهای دولتی و قانونگذاری آمریکا میکند. این گروه در سال ۱۹۵۱ به رهبری آیال کنن، (یک آمریکایی که در دهه چهل در مذاکرات مربوط به نزاع اعراب و رژیم صهیونیستی به عنوان یک لابیگر بسیار فعال برای کشور رژیم صهیونیستی عمل کرده بود) شکل گرفت. علت سازماندهی یک لابی نیاز رژیم صهیونیستی به کمکهای اقتصادی برای جذب شمار گسترده یهودیان مهاجر و نیز بی میلی وزارت امور خارجه آمریکا نسبت به اعطای کمکها بود. حمایت اصلی کنگره از رژیم صهیونیستی بیش از همه به صورت کمک خارجی است. بر اساس نظر استیفن والت (از دانشگاه هاروارد) و جان میرشایمر (از دانشگاه شیکاگو) که هر دو یهودی و از سرشناس ترین متخصصان روابط بین الملل آمریکا هستند هم اکنون مهمترین عامل نفوذ رژیم صهیونیستی را در تعیین سیاست خارجی آمریکا کمیته روابط عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی(ایپک) است که بطور فعال سیاست خارجی آمریکا را در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی شکل می دهد. کنفرانس ایپک همزمان با مانور نظامی دو کشور رژیم صهونیستی و امریکا روز یکشنبه 4 مارس برگزار شد و قرار است دراین کفنرانس که بسیاری از مقامات بلندمرتبه و صاحب منصب آمریکایی و رژِیم صهیونیستی حضور داشتند یکی از مهم ترین محورهای مورد بحث در این کنفرانس موضوع ایران بوده است، که شرکت کنندگان در آن خواهان تحریم های بیشتر علیه ایران و رسیدگی به نگرانی های ترامپ درباره توافق هسته ای ایران و قدرت های جهانی بودند،
در همین زمینه نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت که ایران کارخانه های دقیقی در لبنان و سوریه ساخته است وی مدعی است، برجام راه بازی جلوی ایران برای توسعه زرادخانه هستهای خود در کمتر از 10 سال قرار می دهد و این کشور به سمت افراطیگری بیشتر و خطرناکتر شدن پیش خواهد رفت و این روالی است که در حال حاضر نیز شاهد آن هستیم. مایک پنس در سخنرانی خود در کنفرانس سالانه «ایپک» با اشاره تلویحی به پیروزی نیروهای نظامی ایران در جنگ سوریه گفت که «آمریکا اجازه نمی دهد شکست داعش در منطقه، به یک پیروزی برای ایران تبدیل شود» و ادعا کرد که «ایران درصدد برپایی مجدد امپراتوری پارس در منطقه است»، نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل متحد در کنفرانس آیپک گفت: اگر میخواهیم درباره امنیت در خاورمیانه صحبت کنیم باید درباره ایران، سوریه، حماس، داعش و قحطی در یمن صحبت کنیم. شاید 10 مشکل بزرگ در خاورمیانه هست که هیچ ربطی به رژیم صهیونیستی ندارند. وی در ادامه افزود: سازمان ملل برای رژیم صهیونیستی قلدری میکند من نمی توانم با این مسئله کنار بیایم.
اهمیت رژیم صهونیستی برای آمریکا
نیکسون اولین رئیسجمهوری بود که تلاش برای حفظ توازن در ارتباط با اعراب و رژیم صهیونیستی را کنار گذاشت و برای اولینبار رژیم صهیونیستی را یک دارایی استراتژیک برای آمریکا در دوره جنگ سرد توصیف کرد. در دوره او بود که آمریکا جای فرانسه را بهعنوان بزرگترین تامینکننده سلاح برای رژیم صهیونیستی گرفت. کمک آمریکا به رژیم صهیونیستی به سرعت رو به افزایش نهاد و از ۳۰۰ میلیون دلار به بیش از ۲ میلیارد دلار در سال رسیده و به این ترتیب رژیم صهیونیستی به بزرگترین دریافتکننده کمک از آمریکا تبدیل شد. رابطه با رژیم صهیونیستی را به موضوع مهمی در واشنگتن تبدیل کرد و در نتیجه آن حامیان آمریکایی رژیم صهیونیستی به بازیگران مهمی در پایتخت آمریکا تبدیل شدند و امکانات بیشتری برای توسعه فعالیتهای خود به دست آوردند. به عبارت دیگر یکی از فرصتهای مطرح این است که تحول در سیاست خاورمیانهای نیکسون زمینهساز افزایش قدرت لابی یهود شد و نه به عکس. آمریکا در دوره نیکسون بنا بر ملاحظات خاص خود در دوره جنگ سرد و الزامات ناشی از رقابت دو اردوگاه رقیب، متمایل به رژیم صهیونیستی شد و لابی یهود تنها نقش کمکی و فرعی در این ارتباط ایفا کرد. پس از پیروزی سریع رژیم صهیونیستی به ارتشهای کشورهای عربی که در آن وضعیت ارتش رژیم صهیونیستی در مقایسه با مجموع ارتشهای کشورهای عربی به نمایش گذاشته شد، کمکهای آمریکا به آن کشور به میزان ۴۵۰ درصد افزایش یافت. ظاهرا بخشی از این افزایش به آمادگی رژیم صهیونیستی به دادن نمونههایی از سلاحهای روسی به غنیمت گرفته شده از اعراب به آمریکا بود.
بی تردید حفظ امنیت رژیم صهیونیستی هرگز نمیتوانسته تنها هدف روابط ویژه میان آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد؛ چرا که در غیر این صورت آمریکا میتوانست به تلاش برای حفظ توازن نظامی و استراتژیک میان رژیم صهیونیستی از یک سو و مجموعه کشورهای عربی از سوی دیگر بسنده کند. این در حالی است که دولتهای مختلف در آمریکا از هر دو حزب همواره اتفاقنظر داشتهاند که رژیم صهیونیستی باید نسبت به کشورهای عربی از برتری کیفی در فناوری نظامی برخوردار باشد. در واقع ورای امنیت رژیم صهیونیستی میبایست علت مهمتر حمایتهای گسترده آمریکا از رژیم صهیونیستی را در نقشی که این رژیم همواره برای آمریکا در منطقه ایفا کرده، جستجو کرد. رژیم صهیونیستی طی دهههای گذشته توانست با موفقیت مانع پیروزی نهضتهای رادیکال و ناسیونالیست عرب در کشورهای لبنان، اردن، فلسطین و یمن شود و سوریه را که همواره متحد شوروی بود، مهار کند. نیروی هوایی رژیم صهیونیستی از تفوق کامل در منطقه برخوردار بوده و جنگهای مکرر اعراب و رژیم صهیونیستی عرصه مناسبی برای آزمودن سلاحهای آمریکا به خصوص در تقابل با سلاحهای روسی بهشمار رفته است.
بعد از جنگ سرد نه تنها ازاهمیت رژیم صهیونیستی برای آمریکا کاسته نشد بلکه بنابرافزایش نقش امریکا درمعادلات بین المللی الخصوص در منطقه خاورمیانه، افزایش و بیشتر شد. با توجه به اهمیت اقتصاد و انرژی در قرن بیست یکم، تحرکات و افزایش جنبش های اسلامی، ناسیونالیستی و بحران های چون عراق و سوریه، افزایش و نقش پذیری بیش از پیش ایران، همزمان با افرایش و نفوذ روسیه در خاورمیانه، کنترل وبرقراری توازن قدرت در منطقه از جمله مسائلی است که فراتر از مسئله تامین امنیت رژیم صهیونیستی منافع امریکا را تامین می کند.
نتیجه گیری
هم زمان بودند رزمایش نظامی بین آمریکا و رژیم صهیونستی و کنفرانس ایپک در زمانی رخ داد که مشکلات داخلی و خارجی رژیم صهونیستی در حال افزایش است. افزایش قدرت ایران در منطقه، قدرت گیری مجدد دولت سوریه بعد از هفت سال بحران و بی سامانی، درس پس دادن های حزب الله در میدان جنگی و جوش خوردن این گروه در پیکره و ساختار سیاسی و نظامی لبنان و شکست نیروی هوایی این کشور، موجب ترس و واهمه این رژیم شده است و لذا رقص هم زمان سیاسی و نظامی امریکا و رژیم صهیونیستی برای شاخه و شونه کشیدن برای دولت ناهمسویی چون ایران، سوریه و عراق است، که باید جایگاه خودشان را در منطقه بدانند. و از طرفی این پیام را به کشورهای عربی که خواستار روابط با رژیم صهیونیستی هستند را مخابره می کند که این رژیم خط قرمز امریکا است که باید در روابط خودشان با این کشور صادق باشند. در همین زمینه آوی گبی، رهبر حزب کار رژیم صهیونیستی نیز در کنفرانس آیپک گفت: ما فقط جزئی از خاورمیانه نیستیم، ما میخواهیم رهبر خاورمیانه باشیم!
از جمله هدف های رژیم صهیونسیتی از این بازی های وادارکردن امریکا به پذیرش نقش بیشتر در بحران سوریه است تا بدین شکست روند بحران سوریه که در حاضر به نفع روسیه، ایران ونیروهای مقاومت است تغییر کند، به نظر می رسد نگرانی های رژِیم های صهیونیستی نسبت به سالهای گذشته جدیدتر شده است و این نگرانی ها همراه با سیاست های تهاجم گرایانه و خصمانه ترامپ برای آینده خاورمیانه می تواند خیلی خطرناک باشد. ایران به عنوان یک کشور دارای نقش مهم در امنیت و صلح خاورمیانه می تواند با بازگشایی کانال های مذاکره و گفت گو در بین کشورهای منطقه از ایران هراسی های رو به جلوی در جهان و خاورمیانه جلوگیری کند و از طرفی آینده خاورمیانه را از خطر ها و تنش های جدی در آینده دور کند تا بدین شکل زمینه های همگرایی در بین کشورهای منطقه مهیا شود. که در همین زمینه هم آقایان ظریف و روحانی قدم هایی برداشتند که ظرفیت از گفتگوی منطقه ای صبحت کرد و روحانی از همگرایی تجاری، این اقدامات اگر تداوم یایند برای منافع ملی ما خیلی خوب می شود چون تنش های سیاسی جایی خود را به ثبات و فرصت های سیاسی و تجاری می دهد.
نویسنده مطلب : فاطمه موسوی زاهد ، کارشناسی ارشد روابط بین الملل