خانه / دسته‌بندی نشده / فناوری استیلت و پنهانکاری ادوات نظامی

فناوری استیلت و پنهانکاری ادوات نظامی

فناوری استیلت و پنهانکاری ادوات نظامی

پنهانکاری در نگاه اول به معنای مخفی ماندن از دید رادار است. از زمانی که حسگرهای الکترونیک جایگزین چشم شدند تا هواپیماها و کشتی ها را کشف کنند و به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، فرماندهان نظامی و طراحان هواپیما به این نتیجه رسیدند که نیاز به هواپیمایی است که بتواند خود را از دید دشمن پنهان سازد و مأموریت های مرگبار را بر فراز خاک دشمن یا در دریاهای دشمن در بالاترین درجه امنیت به انجام برساند.

این مقاله نگاهی است علمی به مبحث رادارگریزی ، پنهانکاری ادوات نظامی علی الخصوص هواپیماهای نظامی.

نوشته شده توسط:

بهنام جباری- کارشناس ارشد الکترونیک

فرامرز دینی-کارشناس الکترونیک و صنایع

 

بشر همواره به دنبال کسب موفقیت در جنگ‌ها و نبردها بوده است و در این راستا یکی از آرزوهای خود را عدم دید دشمن از مواضع و تجهیزات خود بوده است.در دنیای کنونی که فناوری‌های پیشرفته بر ارتش‌های جهان حکم می‌راند ابزار پنهان‌کاری یا مخفی‌سازی تجهیزات و ادوات نظامی از دید دشمن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.میادین نبرد حتی بخش گسترده‌ای از خاک هر یک از دو طرف مقابل ممکن است زیر پوشش رادارهایی باشد که حرکت هر شیء را زیر نظر دارد و چه بسا به این وسیله عملیات طرف مقابل را بخواند.

فناوری پنهانکار یا مخفی‌ساز برای پرهیز از رؤیت توسط رادارها در طول موج‌های مختلف و در طیف گسترده‌ای از امواج اعم از امواج رادیویی، مادون قرمز، مرئی و صوتی به کار می‌رود. البته تا کنون هیچ هواپیما و تجهیز نظامی ساخته نشده است که تماماً از دید رادارها مخفی باشد اما رادارها با توان بالا قادر هستند تنها آنها را شناسایی کنند.

 

این فناوری شناسایی هواپیما و شناورها و تجهیزت نظامی را سخت‌تر می‌کند زیرا تنها مقدار کمی از امواج را به فرستنده باز می‌گرداند؛ هواپیماها از آنجایی که در سرعت بالایی حرکت می‌کنند و نسبت به تجهیزات زمینی با موانع کمتری روبرو هستند اولویت نخست برای استفاده از این فناوری برای نفوذ در خاک دشمن را دارند. این هواپیماها توانایی رادارهای متعارف را برای شناسایی و تعقیب مؤثر خود محدود می‌کنند. برای این منظور هواپیماهای رادارگریز باید نسبت به بدنه، موتور و پوشش خود دارای محدودیت‌های خاصی باشند. هواپیما باید تقریباً غیر قابل دید و کاملاً خاموش عمل کند و از آن مهمتر لازم است تا از رادارهای دشمن و سنسورهای مادون قرمز پنهان شود و انرژی الکترومغناطیسی خود را نیز بپوشاند.

برای تبیین موضوع باید این نکته را در نظر داشت که در مبحث پنهانکاری و رادارگریزی هدف چیست رادارگریزی و پنهان کاری از چه منظری مورد انتظار است؟ فلذا ابتدا امر باید دیدی از شناسایی و یا هشدار دهنده نظامی داشته باشیم و بعد از آن به بررسی شیوه پنهانکاری و واقعیت های آن بپردازیم.

سیستم هاى نظامى هشدار دهنده و شناسایى :

مـامـوریـت سـیـسـتـم هـاى هـشـداردهـنـده جـلوگـیـرى از غـافلگیرى تاکتیکى است  و سیستم هاى شناسایى ماموریت پیام رسانى دربـاره انـجـام یـا احـتـمـال انـجـام تـهـاجـم و مـیـزان نـزدیـکـى ، مـحـل اسـتـقـرار، حـجـم و نـوع فـعالیت و سلاح دشمن را به عهده دارند.

  • الف . تجهیزات شناسایى استفاده کننده از امواج الکترو مغناطیسى مانند امواج نور مرئى و امـواج نـور غـیـرمـرئى (اشـعـه مـادون قرمز و اشعه لیزر)، امواج رادار و دیگر امواج بى سیمى
  • ب . تجهیزات شناسایى شنیدارى براى شناسایى دشمن در زیر آب و بر فراز زمینی
  • ج. تـجـهـیـزات شـنـاسـایـى امواج (Geophones) که در زمینه ره گیرى امواج صوتى عبورکننده از لایه هاى خاک و شناسایى نفوذ افراد با تجهیزات دشمن کاربرد دارد.
  • د. تجهیزات شناسایى مغناطیسى (Magneometers) که براى شناسایى اجسام بزرگ فـلزى کـه تـحـرکـاتـشـان بـر هـر نـقـطـه اى از میدان مغناطیسى زمین تاثیرگذار است استفاده می شود.
  • ه‍ . تـجـهـیـزات شـنـاسـایـى تـشعشعات اتمى : عبارت است از تجهیزات سنجش پرتوهاى حاصل از انفجارهاى اتمى . این تجهیزات در هواپیما، موشک ها و ماهواره ها کاربرد دارند.
  • و. تجـهـیـزات شـنـاسـایى شیمیایى : این تجهیزات قابلیت شناسایى بوها و ترشحات حاصل از انسان را که به میزان اندکى در فضا پخش مى شود داراست.
  • ز .سامانه هاى دفاع هوایى : رکن اصلى این سامانه ها به کارگیرى رادارها در اندازه ها و اشکال گوناگون ، به کارگیرى تجهیزاتى که هواپیماهاى دوست را از دشمن تـمـیـز مـى دهـد و هـشـدار کـاذب ، بـه ویـژه در حـالت بـه کـارگـیـرى وسـایـل رادارى فـریـبـنـده است.
  • ح . سامانه های ضدموشکهاى قاره پیما: این سامانه ها از سامانه هاى پیشین شناسایی موشک های قاره پیما، پیچیده ترند و شـامـل سـامـانـه هـاى هـشـدار و تـعیین هدف هاى خاص آنها مى باشد. این سامانه از شبکه رادارى بـزرگـى تـشـکـیـل مـى شود کـه مـامـوریتش تعیین مسیر درگیر شدن با هدف و بـازشـناسى هدف هاى حقیقى از هدفهاى کاذب و چیرگى بر اقدامات پدافندى الکترونیک است.

 

پس پر واضح است که برای شناسایی هواپیماهای پنهانکار ممکن است یک یا چندین سیستم شناسایی به طور همزمان فعالیت کنند.

کارشناسان عقیده دارند که کنترل علائم وجودی و کاهش آن باعث افزایش تلفات دشمن نسبت به تلفات به خودی(Exchange Ratio)شده و انهدام اهداف اولیه را بدون تلفات سنگین نیروهای خودی امکان پذیر می سازد. در اوایل دهه1970 و درپی بررسی نتایج نبردهای هوایی در ویتنام آشکار شد که با وجود سیستمهای پدافند هوایی مدرن که با رادار هماهنگ و کنترل میشدند، انجام عملیات ضربتی اگر غیرممکن نباشد، بسیار مشکل خواهد بود. مسأله اساسی این بود که جنگنده های جدید اگرچه بسیار مدرنتر و سریعتر از همتاهای خود در جنگ دوّم جهانی خود بودند، امـّا، نقاط ضعف آنها را با خود به همراه داشتند. از این مهمتر، پیشرفت چشمگیر تسلیحات پدافند هوایی و رادارهای کنترل آتش بود. این تسلیحات در دهة 1960 بسیار تکامل یافته و توان انهدام آنها بالا رفته بود. مکمل این یافته ها، نتایج جنگ رمضان (1973) بود که در آن سیستم پدافند هوایی «موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی با هدایت راداری) ارتشهای عرب تلفات سنگینی بر نیروی هوایی اسرائیل وارد کرده بودند. سیستمهای اخلالگر الکترونیکی(Self-Protection Jamming system)جنگنده های ساخت امریکا که از زمان جنگ ویتنام و به منظور دفاع از خود، روی جنگنده ها نصب شده بودند، به وضوح کارایی پایینی در مقابله با این تهدیدهای جدید ارائه کردند. لذا، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که برای بقا جنگنده های ضربتی سرنشیندار باید در مراحل اولیه فاز طراحی، کاهش سطح مقطع راداری(Radar-Cross-Section)و یا به اختصار(RCS) لحاظ شود. این کلاس فکری منشاء پروژه «هیوبلو»(Have Blue)گشت که نهایتاً به هواپیمای ضربتی بسیار موفقF-117 (Lockheed)(شاهین شب) منجر شد.

امروزه به دلیل تأکید زیاد بر مشخصة پنهانکاری و در جهت کاهش سطح مقطع راداری (RCS)جنگنده ها، دم ها را با زاویة کمتر و یا بیشتر از 90 درجه نسبت به افق نصب میکنند. هواپیمایSR-71 اولین هواپیما با این نوع پیکربندی بود. این روش جدید در پیکربندی دم را در هواپیماهای مدرنی مثل F-117A (شاهین شب) و F-22 (پرنده شکاری) میتوان دید.
امروزه، به دلیل تأکید بر مشخصه پنهانکاری در جنگنده ها از یک سو و توان فوق العادة سیستمهای کنترل پرواز دیجیتالی از سوی دیگر، نیاز به این گونه باله ها کاهش چشمگیری یافته و به احتمال زیاد در جنگنده های آینده از آنها استفاده نخواهد شد. کیفیت پرواز یک جنگنده باید به گونه ای باشد که خلبان بتواند در پوش پروازی از حداکثر قابلیت مانور هواپیما با ضریب ایمنی بالا استفاده کند. مشخصاً کیفیت پروازی بالا لازمة دستیابی به حداکثر کارایی است تا در پوش پروازی حداکثر توان مانور بدون ترس از ورود به مناطق ممنوعه(خروج از پرواز تحت کنترل) به دست آید. برای کاهش احتمال دیده شدن یک جنگنده میتوان با کاهش و یا از بین بردن دود اگزوز اقدام کرد. از سوی دیگر با استتار هواپیما و همرنگ کردن آن با محیط اطراف و همچنین کوچکتر کردن آرمها و پرچمهای روی آن می توان احتمال دیده شدن را کمتر کرد.

سطح مقطع راداری(Radar-crass-section)نسبت مستقیم با آشکار سازی (یافته شدن) و احتمال دیده شدن دارد. کاهش سطح مقطع راداری از این راه ها امکانپذیر است:

  • عدم استفاده از سطوحی که زاویة قائمه میسازند
  •  مخفی کردن صفحة کمپرسور موتور
  • استفاده از مواد جاذب امواج رادار  Radar Absorbing Materials -RAM
  •   حمل مهمات در داخل بدنه
  • کنترل تشعشعات از داخل کابین و حفره های بدنه
  • به حداقل رساندن تشعشعات ساطع شده از هواپیما
  • استفاده از سیستمهای جنگ الکترونیکی

همانطور که اشاره شد بعد از جنگ جهانی دوم طراحان هواپیما دست به کار شدند تا هواپیمایی بسازند که بتواند از دید رادار پنهان بماند اما این کار برای مدت ها انجام نپذیرفت. یکی از مهمترین دلایل آن ناتوانی طراحان برای تعیین مقدار دقیق بازتابش امواج رادار از سطح هواپیما بود.در قرن نوزدهم «جیمز کلرک مارسول» فیزیکدان اسکاتلندی یک سری فرمول های ریاضی را تکمیل کرد تا مقدار پرتو الکترومغناطیسی که از روی یک شکل هندسی خاص بازتابش می یابد را تعیین کند.

معادلات او بعدها توسط یک دانشمند آلمانی به نام «آرنولد یوهانس سامرفیلد» تصحیح شد اما باز هم برای مدتی طولانی حتی پس از آن که طراحان هواپیما تلاش کردند تا سطح مقطع رادار هواپیمایی مانند u-2و A-12را در اواخر دهه ۱۹۵۰ کاهش دهند.بزرگ ترین مانع بر سر راه آنها، نقص مدل های تئوری برای چگونگی بازتابش رادار از روی یک سطح بود. در دهه ۶۰ یک دانشمند روس به نام «پیوتر اوفینتسف» شروع به تکمیل معادلاتی برای پیشگویی از تابش امواج الکترو مغناطیسی از روی اشکال ساده دو بعدی کرد.نتایج او به طور منظمی گردآوری و سپس به انگلیسی ترجمه و در نهایت برای دانشمندان ایلات متحده فراهم شد. در اوایل دهه ۱۹۷۰ تعداد کمی از دانشمندان، ریاضی دانان و طراحان هواپیمای امریکا دست به کار شدند تا دریابند آیا می توانند با استفاده از این تئوری ها هواپیمایی بسازند که سطح مقطع راداری آن به طور اساسی کاهش یافته باشد یا خیر. بعد از ساخته شدن هواپیماهایی مثل اف22 رپتور اف 35 لایتنینگ2 و سوخو 57 پکفا و… به عنوان هواپیماهای استیلت و اعلام شدن اعدادی مثل 0.00001 متر مربع یا 0.001 و یا 0.01 متر مربع برای این هواپیماها در نوشتار های گوناگون خواندن مظالب فیزیکی و روابط علمی زیر خالی از لطف نخواهد بود.

حال بعد از مقدمات فوق به بررسی علمی کاهش سطح مقطع راداری و روش کاهش این سطح مقطع به صورت علمی میپردازیم:

قبل از اینکه درباره کاهش سطح مقطع راداری یک جسم صحبت کنیم، بهتر است درباره فیزیک پشت سطح مقطع راداری صحبت کنیم. در یک سیستم آنتنی جهت دار، بیشتر توان تشعشعی به صورت مستقیم و در جهت بهره آنتن ارسال می شود:

چگالی توان (S) که به هدف می رسد از رابطه زیر محاسبه می شود:

 

 

 

که در آن GT بهره آنتن و PT توان منتشر شده توسط آنتن است.

موج برخوردی به پراکنده کننده (SCATTERER- هدفی که تمایل به مخفی کردن آن دارید) باعث تحریک جریان هایی بر روی سطح شده که سپس این جریان ها در سطح جسم باعث ایجاد آنتی متناسب با ابعاد و اشکال جسم شده و با پترن خاص به خود تشعشع می کند. توان بازگشتی PR با معیار سطح مقطع راداری (RCS) اندازه گیری می شود. RCS به مساحت یک آینه ایده آل گفته می شود که توان را به سمت منبع منعکس می کند.

 

در این معادله AR مساحت گیرندگی آنتن است. مقدار کاهش توان متناسب با (R^4/  ) است. برای اینکه رنج شناسایی را نصف کنیم، مقدار تلفات بازگشتی شیئ به صورت زیر محاسبه می شود:

یک جاذب با مقدار ۱۲dB تلفات بازگشتی به ما اجازه می دهد که دو برابر به یک رادار نزدیک تر شویم، در مقایسه با جسمی با ۰dB تلفات بازگشتی، قبل از اینکه ما را شناسایی کند.

سطح مقطع راداری بیشتر توسط شکل جسم تعیین می شود، همان طور که در سه مثال زیر توضیح داده شده هنگامی که یک شیئ نسبت به طول موج برخوردی بزرگ باشد،  زیرا این شکل جسم است که تعیین می کند چه میزان از توان برخوردی به شیئ مجددا به سمت منبع منعکس می شود. مثال سمت چپ بیانگر بازتابش آینه ای است، در این حالت بازتابش متناسب با (۲^(lambda)/ یک) است. مثال وسطی نشان دهنده دامنه سیگنال بازگشتی از یک استوانه عمودی است. به سیلندرهایی که در نقاط ماکزیمم بازتابش هستند توجه کنید. با این حال، در زوایای معینی میزان بازتابش قابل توجهی وجود دارد. برای یک استوانه سیگنال بازگشتی متناسب با (lambda/یک) است. مثال سمت راست نشانگر یک کره است، که سیگنال را متناسب با شعاع کره (و نه تابعی از طول موج برخوردی) برمیگرداند.

زاویه شیئ بسیار مهم است. بدترین حالت زمانی اتفاق می افتد که موج برخوردی متعامد بر بخش مسطح شیئ باشد، که این امر باعث ایجاد انعکاس آینه ای خواهد شد.

 

هنگام طراحی برای RCS پایین به رفلکتورهای گوشه ای (corner reflector) توجه بسیاری میشود. گوشه ها و لبه های داخلی می توانند RCS  را بیش از آنچه تصور می کنید، افزایش دهند.

اگر این اکو نیز تشعشع کند، نقش بسیار مهمی در میزان RCS خواهد داشت. این امر به دلیل انکسار رخ می دهد، که از ناپیوستگی های روی سطح ناشی می شود. ناپیوستگی ها باعث ایجاد تغییر در شرایط مرزی می شوند، و شرایط مرزی تعیین کننده میزان و نحوه ی توزیع میدان ها هستند. فلزات در فرکانس های رادیویی تقریبا مشابه رسانای الکتریکی کامل (PEC) عمل می کنند. یکی از شناخته شده ترین قوانین ماکسول بیان می کند که: میدان الکتریکی مماسی در سطح یک رسانا صفر است.

اگر این اکو نیز تشعشع کند، نقش بسیار مهمی در میزان RCS خواهد داشت. این امر به دلیل انکسار رخ می دهد، که از ناپیوستگی های روی سطح ناشی می شود. ناپیوستگی ها باعث ایجاد تغییر در شرایط مرزی می شوند، و شرایط مرزی تعیین کننده میزان و نحوه ی توزیع میدان ها هستند. فلزات در فرکانس های رادیویی تقریبا مشابه رسانای الکتریکی کامل (PEC) عمل می کنند. یکی از شناخته شده ترین قوانین ماکسول بیان می کند که: میدان الکتریکی مماسی در سطح یک رسانا صفر است.

هنگامی که میدان الکتریکی مماسی صفر است، انرژی کجا می رود؟ به میدان مغناطیسی تبدیل می شود:

میدان الکتریکی در سطح فلزات معمولا عمود و میدان مغناطیسی مغناطیسی موازی سطح است. در بخش سایه میدان الکتریکی به سطح چسبیده و با سرعت نور بر روی سطح حرکت می کند. بارهایی با بار مخالف می مقدار برابر در سمت دیگر ایجاد شده که تقریبا هیچ استکترینگی ایجاد نمی کنند. در سمت دیگر ما شاهد موج های رونده که شامل امواج برخوردی و بازتابش میشوند، هستیم.

در حالت پولاریزاسیون افقی حاشیه های بیرونی اجسام، مانند بال های یک هواپیما، هستند که به شدت موجب پراکندگی موج می شوند. در لبه ها جریان های بسیار قدرتمندی ایجاد می شود که وظیفه ی آن ها تولید میدانی است که دقیقا میدان الکتریکی مماسی بر روی سطح را صفر کند. واضح است که عمل کاهش RCS برای لبه های بیرونی متفاوت است.

اکنون بعد از بررسی علمی وقدری خسته کننده میتوان به بزرگی کار دانشمندان شرقی و غربی در این امر اذعان کرد و فهمید که طراحی نسل های گوناگون هواگرد ها و امروزه شناور های نظامی امری بسیار سخت و چالش براگیز بوده و خواهد بود.

جدای از مبحث کاهش سطح مقطع راداری استفاده از مواد جاذب رادار نیز اهمیت بسیاری در موفقیت یک طرح استیلت دارد و کشورهای صاحب این فناوری قطعا دارای آسمان و دریای امنتری خواهند بود

در امر مواد جاذب رادار مهندس کریم اصولی بستان آباد محقق دانشگاه تبریز طی یک مصاحبه در ارتباط با فناوری مواد رادارگریز در ایران گفته اند که:  استفاده از نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن و الیاف کربنی در جهت سنتز یک پوشش جاذب امواج راداری در داخل ایران در حال انجام است.
به گفته وی روش به کار گرفته شده در این پژوهش جهت سنتز پوشش های جاذب رادار یک روش ساده و کم هزینه بوده است. به علاوه پوشش سنتز شده از کارایی بالایی برای جذب امواج راداری برخوردار است.
اصولی افزود: اکسید آهن مغناطیسی یا همان مگنتیت یکی از مواد فرومغناطیس با خاصیت مغناطش نسبتاً بالاست که خواص عالی در جذب امواج الکترومغناطیسی از خود بروز می دهد. در این پژوهش از این ماده در ابعاد نانومتری جهت ایجاد لایه های نازک بر روی زیر لایه های الیاف کربن استفاده شده است. لازم به ذکر است استفاده از این ذرات در ابعاد نانومتری موجب افرایش قابل توجه در قدرت جذب این ذرات نسبت ذرات میکرومتری می شود.وی تصریح کرد: در طرح حاضر ابتدا نانوذرات مگنتیت با استفاده از روش شیمیایی سنتز شد. در ادامه این نانوذرات با استفاده از روش الکتروفورتیک بر روی الیاف کربن فعال شده پوشش داده شد. پارامترهای فرایند سنتز همچون دما و غلظت مواد اولیه و پارامترهای فرایند پوشش دهی از قبیل تناوب و زمان رسوب دهی به منظور بهینه سازی فرایند مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت به منظور اندازه گیری میزان جذب امواج الکترومغناطیس از آنالیزگر شبکه برداری استفاده شد.
بر اساس نتایج به دست آمده بیشترین تلفات این پوشش نانوکامپوزیتی در ضخامت ۱/۷ میلی متر، برابر با ۱۱- دسی بل در فرکانس ۱۰/۳۷ و ۱۱/۴ گیگاهرتز بوده است.

 

نظر نویسنده:

حال با بیان مطالب فوق و بررسی طرح های در حال اجرا به این نتیجه میتوان رسید که سخن آوردن از سطوح مقطع راداری و به دنبال آن مطرح کردن اعدادی در این باره  زمانی که متغییر های بسیاری در این امر دخیل است کاری عبث و بیهوده میباشد و حتی مقایسه هواگردها و شناورها فقط با اعداد فوق الذکر اعدادی که حتی هیچ کارخانه سازنده ای آنها را به این روشنی و دقت اعلام نمیکند کاری مضحکانه خواهد بود.

در باب پنهانکاری و استیلت بودن تنها به بررسی خود هواگرد یا شناور پرداختیم که تحت چه شرایطی آن هواگرد و یا شناور پنهانکار است اما این تمام ماجرا نیست حتی نمیتوان گفت که این پنهانکاری دلیل برتری هست!! در ادبیات نظامی هواپیما یا شناوری که حتی کاملا در رادار یا سونار قابل مشاهده باشد ولی توانی برای درگیری و هدفگیری  با آن وجود نداشته باشد هدف استیلت محسوب میشود آنهم به دلیل جنگ الکترونیک و بی اثر کردن پرتوهای الکترومغناطیسی.

در مقالات آینده بیشتر به این مقوله خواهیم پرداخت با ما همراه باشید…

 

 

 

لینک منبع

درباره ی amir-moazeni1

همچنین ببینید

سایت نظامی بوسکومب داون | گانز مانیتور|مجله تصویری سلاح

مجله تصویری سلاح – سایت وزرات دفاع بریتانیا بوسکومب داون (MOD Boscombe Down) از سال …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *