خانواده موشک های فاتح
نویسنده :فرهاد همت
اما پروژه بومی چه بود و چه شد ؟ ایران به دنبال ساخت موشک مورد نیاز با استفاده از امکانات موجود رفت ایران موفق به خرید موشک HQ2 و نسخه زمین به زمین و ضد کشتی این موشک از چین شده بود و آن را با نام موشک تندر ۶۹ در ایران تولید می کرد اما اشکال این موشک این بود که از سوخت مایع استفاده می کرد و دارای بوستر سوخت جامد بود و برد کمی داشت ایران تصمیم گرفت بزرگترین راکت سوخت جامد خود را که زلزال ۳ نام داشت به یک موشک هدایت شونده تبدیل کند برای رسیدن به این هدف سیستم هدایت موشک تندر ۶۹ که از نوع اینرسی و رادار فعال در نسخه ضد کشتی بود با راکت زلزله سه تطبیق داده شد که شامل طراحی و نصب ژیروسکوپ ها بالک ها و حسگرها و… می شد به این ترتیب اولین موشک تاکتیکی سوخت جامد هدایت شونده ایران که نقطه زنی بهتری از همه موشکهای قبلی ما داشت متولد شد موشک جدید فاتح ۱۱۰ نام گرفت
افزایش برد و دقت موشک در دستورکار قرار گرفت با استفاده از آلومینیوم به جای فولاد به دنبال کاهش وزن موشک رفتند و ساخت سوخت قویتر دنبال شد به این ترتیب برد موشک از ۲۰۰ کیلومتر به ۳۰۰ کیلومتر افزایش یافت برای افزایش کارایی سیستم اینرسی به دنبال ژیروسکوپ های لیزری و فیبرنوری رفتیم با ساخت این ژیروسکوپ ها دقت موشک ها افزایش یافت از دیگر تلاشها برای افزایش دقت موشک ها می توان به ساخت سیستم موقعیت یابی زمین پایه و استفاده از بی دو و گلوناس به جای جی پی اس اشاره کرد همچنین انواع مختلفی از کلاهکها برای اهداف مختلف ساخته شد مثل کلاهک بارانی به این ترتیب ۴ نسل از موشک فاتح ۱۱۰ پدید آمد که دارای بهبود هایی در برد و دقت و کلاهک هستند
هدایت اینرسی-فضایی (وابسته به اشکال فلکی و …)
در این روش از موقعیت اجرام فضایی برای هدایت موشک استفاده میشود به این صورت که موقعیت اجرام آسمانی رسد می شود اگر در مکان مورد انتظار نباشند یعنی موشک دقیقاً بر روی هدف نیست و خطاطی سیستم اینرسی اصلاح می شود (توجه کنید که موقعیت اجرام آسمانی مثل ستاره قطبی از نظر ناظر زمینی ثابت است و از گذشته هم برای مسیر یابی استفاده می شده است) این شیوه در موشکهای زیردریایی پرتاب آمریکا هم استفاده میشود برای آشنایی با این روش توضیح داده می شود
هدایت اینرسی-فضایی یک همگامسازی حسگرهای اینرسی با ناوبری آسمانی است. این روش معمولاً روی موشکهای بالستیکی که از زیردریایی شلیک میشوند استفاده میشود. برخلاف موشکهای قارهپیمای سیلوپایه که از یک نقطه ثابت شلیک میشوند و به همین دلیل میتوانند از آنجا به عنوان یک مرجع استفاده کنند، SLBMها از یک زیردریایی در حال حرکت پرتاب میشوند، که پیچیدگی محاسبات ناوبری لازم و احتمال خطای دایرهای را افزایش میدهد. این هدایت ستارهای اینرسی به منظور اصلاح خطاهای کوچک مکان و سرعت که ناشی از عدم قطعیت موقعیت و سیستم ناوبری زیردریایی است و همچنین خطاهایی که در طول پرواز به علت کالیبراسیون ناقص دستگاه وجود دارد استفاده میشود.نیروی هوایی آمریکا به دنبال یک سیستم ناوبری دقیق برای حفظ دقت مسیر و رهگیری در سرعتهای بسیار بالا، یک سیستم اینرسی_فضایی ANS طراحی و توسعه دادهاست، که میتواند خطاهای سیستم ناوبری اینرسی را با مشاهده اجرام آسمانی اصلاح کند.این سیستم از موقعیت ستارهها برای تنظیم دقت سیستم هدایت اینرسی بعد از پرتاب استفاده میکند. از آنجاییکه دقت هدایت یک موشک وابسته به دانستن موقعیت دقیق موشک در هر لحظه از پرواز است، این نکته که ستارهها یک مرجع ثابت هستند میتواند بهطور بالقوه بسیار مفید باشد و دقت را افزایش دهد.در سیستم موشکی Trident این اطلاعات توسط یک دوربین تکمیل شده که این دوربین موقعیت ستاره را بررسی میکند و اگر در جایی که مورد انتظار است قرار نداشت مشخص میشود که سیستم اینرسی دقیقاً بر روی هدف نیست و تصحیح میشود.
گام بعدی افزایش دقت در حمله به اهداف زمینی علاوهبر اهداف دریایی بود برای این هدف از تطبیق تصاویر فروسرخ اهداف با تصاویر در یافتی از دوربین تصویر ساز حرارتی موشک استفاده شد به این ترتیب حتی در صورت قطع ارتباط با اپراتور هدایت گر . موشک به صورت مستقل با تطبیق تصاویر ذخیره شده از هدف در موشک با تصاویر دریافتی از جستجوگر خود هدف را یافته و آن را نابود می کند از دیگر روشهای هدایت موشک در ایران می توان از نشان گذاری لیزری با پهباد نام برد.
سرجنگی این موشک ها در نمونه های مختلف بین 450 تا 650 کیلوگرم، سرعت نهایی آنها 3 ماخ برای موشک خلیج فارس و تا 5 ماخ برای سایر نمونه ها و خطای آنها کمتر از 5 متر در نمونه های آخر ذکر شده است.
برای افزایش برد موشک از سوخت جامد مرکب استفاده شد و برد موشک از ۳۰۰ کیلومتر به ۵۰۰ کیلومتر رسید که برابر با برد موشک اسکندر ام است موشک جدید فاتح ۳۱۳ نام گرفت سوخت جامد مرکب در دهه 40 میلادی توسط محققان آمریکایی برای اولین بار تولید و از آن پس تاکنون این سوختها با اضافه شدن ترکیبات جدید، به روز و مکررا تغییراتی در مواد سوختی آنها اعمال شده است.
این نوع سوختها، غالبا در مورد موشکهایی که فضاپیما با خود حمل میکنند و یا موشکهای بالستیک های غولپیکر و دوربرد استفاده میشوند.
شیوه عمل این نوع از سوختها به اینگونه است که در بخش انتهایی موشک که محفظه احتراق و سوخت قرار دارد، برخلاف سوختهای جامد معمولی، سوخت با ماده اکسیدکننده ترکیب شده و نهایتا، ترکیبی از سوخت و ماده اکسیدکننده به صورت بلورهای کوچکی شروع به احتراق کرده و با احتراق آن، موشک به حرکت در میآید.
یکی از مهمترین مزایای استفاده از این نوع از سوختها، ایجاد پایداری بیشتر در زمان پرواز موشک است چرا که در مورد موشکهای سوخت جامد، معمولا ناپایداریهای زیادی در طول پرواز موشک به دلایل مختلف در احتراق موشک به وجود میآید.
یکی دیگر از مزایای استفاده از سوختهای جامد مرکب در پرتاب موشک، این است که دود ناشی از احتراق موشک به شدت نسبت به کارگیری سوختهای جامد معمولی، کاهش مییابد و این میتواند در بهکارگیری موشکها در دوران جنگ، بسیار مهم باشد.
این نوع سوختها، به نسبت سوختهای جامد معمولی که ماده سوختی و ماده اکسیدکننده سوخت با یکدیگر ترکیب نمیشوند، کارایی بیشتر و بهتری دارند این موشک از لحاظ شباهت، بسیار شبیه دیگر از اعضای هم خانواده خود است اما در سر جنگی، شباهت بیشتری به موشک بالستک فاتح110 دارد. در مورد بالچههای هدایت نیز، به نظر میرسد که طبق تصاویر منتشره، بالچههای فاتح 313 به نسبت نمونههای دیگر فاتح و خلیج فارس، کوچکتر باشند.
نکته دیگری که میتوان درباره رونمایی این موشک از آن نام برد، این است که لانچری جدید برای موشکهای فاتح 313 به نسبت موشکهای خلیج فارس، فاتح 110 و موشکهای هرمز 1 و 2 طراحی و ساخته شده است.
گام بعدی استفاده از کلاهک جدا شونده بود کلاهکی که در تمام مسیر حتی بیرون از جو هم قابل هدایت باشد این کلاهک علاوه براین که نقطه زن بود مانور پذیر ترین کلاهکی بود که تا آن زمان ایران رونمایی کرده بود افزایش برد به ۷۰۰ تا ۷۵۰ کیلومتر و افزایش سرعت موشک به بیش از هفت ماخ و کلاهکی بین ۴۵۰ تا ۵۵۰ کیلوگرم از دیگر ویژگیهای این موشک است ظاهراً این موشک کمی بزرگتر از موشکهای قبلی است به علاوه تفاوتی نیز در چیدمان اجزای هدایتی در راستای طولی موشک دیده می شود. در واقع در موشک ذوالفقار، بالک های کنترلی به بخش عقب بلوک هدایت و کنترل و ناوبری منتقل شده اند. همچنین بالک های این موشک تفاوت جزئی نیز در طراحی خود با بالک های موشک های فاتح دارند به طوری که ناحیه نوک بالک بریده شده و طرح ذوزنقه ای را به جای طرح مثلثی ایجاد نموده است.
نکته بسیار مهم دیگر، تغییر شکل دماغه موشک ذوالفقار از حالت نوک تیز موشک های قبلی فاتح به حالت منحنی یا Blunt است. با مراجعه به منابع معتبر علمی در اینترنت در زمینه دانش موشک ها می توان دید این شکل زمانی استفاده می شود که سرعت موشک، هایپرسونیک (بالای 5 برابر سرعت صوت) بوده و برای کاهش حرارت تولیدی در این سرعت ها، راهکار افزایش انحنای نوک دماغه به کار گرفته می شود که سبب انتقال حرارت کمتری به موشک می شود. به علاوه در کنار استفاده از این طرح از مواد فنا شونده که در اثر حرارت از بین می روند تا بخش زیرین سالم بماند نیز استفاده می شود که تصاویر موشک ذوالفقار مؤید همین مطلب است. اما پیشرفت اصلی مربوط به کلاهک جداشونده موشک است که کلاوه بر بالک برای هدایت در جو دارای موتور و تراستر های جانبی برای هدایت و مانور کلاهک جداشده در خارج از جو است که سبب افزایش قدرت مانور کلاهک شده امکان فرار از موشکهای رهگیر دشمن را افزایش می دهد همچنین به نقطه زن موشک هم کمک می کند