خانه / دسته‌بندی نشده / سرنگونی هواپیمای بوئینگ 747 کره جنوبی توسط شوروی

سرنگونی هواپیمای بوئینگ 747 کره جنوبی توسط شوروی

گرداوری: مینا گلرو

تاریخ 1 سپتامبر 1983 آلاسگا-ایالات متحده امریکا

هواپیمای بوئینگ 747 متعلق به خطوط هوایی کره جنوبی با شماره شناسه پروازی KAL-007 که از نیویورک برخواسته بود در فرودگاه آنچوریگه ایالت آلاسگا فرود امد تا پس از سوار نمودن تعدادی از مسافران که در این شهر بعنوان آخرین ایستگاه بین مسیر سوار هواپیما میشدند برخواسته و بسمت فرودگاه سئول پرواز کند خلبان به مسافران اطلاع داد که برای ساعتی در فرودگاه آنچوراگو‌ توقف دارند تا هواپیما سوختگیری کند و در ضمن ان برخی از مسافران هم سوار شوند پس از مدتی توقف و اتمام سوختگیری هواپیما در حالیکه 246 مسافر برایش به ثبت رسیده بود بهمراه 23 نفر خدمه پروازی با خلبانی آقای ( چن بویونگ‌ این ) و کمک‌خلبانی ( سونگ دونگ هو ) و مهندس پرواز ( کیم اییو دونگ ) در ساعت 4 عصر در حالی تیک اف نمود که مسافران امیدوار بودند که تا ساعاتی دیگر در فرودگاه گیمپو سئول خواهند بود هواپیما لحظه به لحظه بر ارتفاع خود می افزود و اوج میگرفت مسافران هواپیما اتباعی از کشورهای کره جنوبی ، ژاپن ، ایالات متحده ، کانادا ، تایوان ، تایلند ، استرالیا ، هنگ کنگ ،دومنیکن ، جمهوری اسلامی ایران (1نفر) هندوستان ، مالزی ، انگلستان ، فیلیپین بودند
همچنین به دلیل در پیش بودن مراسمی که بمناسبت سی ساله شدن پیمان دفاعی مشترک دو کشور ایالات متحده و کره جنوبی تعدادی از مقامات عالیرتبه امریکایی هم که جهت شرکت در این مراسم دعوت شده بودند نیز در این هواپیما جا رزرو کرده بودند که در نهایت 3 نفر از سناتورها ویک نفر از نمایندگان کنگره به دلیل اشتباه پلیس در تشخیص هویت انها مجبور شدند از بخش عمومی وارد فرودگاه شوند و همین باعث جاماندن انها از این مسافرت شدو این 4 مقام عالیرتبه با پرواز خواهر خوانده این هواپیما یعنی پرواز KAL-015 که بیست دقیقه بعد پرواز کرد راهی کره جنوبی شدند و و تنهالری مک دونالد نماینده کنگره با پرواز 007 عازم شده بود از دیگر مقامات عالیرتبه که در این پرواز بودند ریچارد نیکسون رییس جمهور سابق و یکی از نظریه پردازان حزب جمهوری خواه بود که صندلی وی در کنار لری مک دونالد قرار داشت ولی ریچارد نیکسون در آخرین لحظه از رفتن منصرف و از هواپیما پیاده شد

انحراف هواپیما

در آنزمان دسترسی به کنترل و موقعیت یاب ماهواره ای برای مصارف تجاری در دسترس نبود هدایت هواپیما بر پایه تجهیزات موجود در کابین هواپیما به همراه ایستگاه های کنترل که در مسیر پرواز در فواصل مشخصی قرار داشتند مسیرها کنترل وچک میشد
البته بخش اعظم مسیر بصورت یک خط مستقیم طی میشد و هواپیما مشکل زیادی نداشت ولی در شمال ژاپن که هواپیما بسمت راست گردش میکرد دقت بیشتری احتیاج داشت و خلبان باید با دقت مراقب انحرافات احتمالی باشد در طول مسیر هواپیما چند ایستگاه کنترل ترفیک هوایی را بر سر مسیر خود داشت پس از پروازاز فرودگاه تحت هدایت ایستگاه کنترل پرواز ATC قرار گرفت هواپیمای کره ای پس از عبور از بتهل ، حریم هوایی الاسگا را پشت سر گذاشت و از حریم هوایی امریکا خارج شد و وارد کریدور هوایی مستقیم بین الاسگا و ژاپن شد

ورود به منطقه ممنوعه

در همان زمان در خاور دور نیروهای ارتش سرخ در حال برگزاری رزمایش بزرگی بود که با حضور نیروهای زمینی ، دریایی ، هوایی و یگان دفاع هوایی شوروی برگزار میشد این مانور در پاسخ به رزمایش های متعدد ایالات متحده با کشورهای منطقه مانند ژاپن و کره برگزار شده بود از مدتها قبل تمامی منطقه شبه جزیره کامچاتکا تا جزایر ساخالین در شمال ژاپن منطقه نظامی و پرواز ممنوع اعلام شده بود و شوروی پیشتر در مورد هرگونه ورود به به این منطقه هشدار داده بود هواپیمای کره 007 بدون رخداد خاصی تا نزدیک ژاپن طبق برنامه قبلی مسیر را پیمود ، خلبان و کمک خلبان تصور میکردند امشب هم از ان دست پروازهاست که بدون رخدادی به پایان خواهد رسید آرامش عجیب حاکم بر هواپیما باعث کسل شدن خدمه میشد به همین دلیل خلبان و کمک خلبان بهمراه مهندس پرواز و یکی از میهمانداران هواپیما که همسر مهندس پرواز بود و پس از انجام وظایف خود جهت پذیرایی از خدمه پروازی سری به کابین زده بود در حال صحبت و تبادل نظر بودند و خلبان و کمک خلبان که کاملا سرگرم صحبت به همکار خود و همسرش که از قضا دوستان خانوادگی هم بحساب می امدند بودند کاملا از تجهیزات کنترل پرواز غافل شده بودند و تنها زمانی بخود امدند که هواپیما شروع به تکانهای شدید کرد
هواپیما وارد یک طوفان هوایی شد ه بود و برای دقایقی تحت تاثیر شرایط جوی بد قرار گرفته بود خلبان برای عبور از این طوفان ترجیح داد افزایش ارتفاع دهد پس از دقایقی خلبان که بسیار با تجربه بود توانست بر اوضاع مسلط و هواپیما دوباره ثابت شد مسئله که خلبان متوجه نشده بود اینکه هواپیما منحرف شده و در مسیر اشتباهی در حرکت است خلبان هواپیما را در حالت کنترل اتوماتیک یا خلبانخودکار قرار داد ولی مشکل این بود که این سیستم زمانی بدون اشکال کنترل میکرد که هواپیما در مسیر درست در پرواز باشد ولی اگر مسیر اشتباه باشد خلبان خودکار هم همان را ادامه میدهد و این همان اشتباهی بود که خلبان مرتکب شد انهم بدون اینکه سیستمها و نمایشگرهای هواپیما را چک کند ده دقیقه پس از خروج هواپیما از کریدور هوایی با پرواز در زاویه 245 درجه شروع به حرکت به سمت راست ( شمال ) کرد و این وضعیت تا نیم ساعت ادامه داشت این انحراف ناشی از خطای اتوپیلوت هواپیمابود که دچار اشکال شده بود و در حالت HEADING مانده بود در صورتیکه باید به وضعیت کنترل اینرسیایی INS تغییر وضعیت میداد و این مسئله سبب شده بود که کامپیوتر کنترل مرکزی در مسیرخوانی دچار اشتباه شود
وحالا هواپیما با گذشتن از حریم هوایی بین المللی وارد خاک شوروی شده بود خلبان زمانی متوجه اشکال شد که ایستگاه کنترل ترافیک ژاپن اخطار دادکه انها در خاک شوروی هستند

بندر ولادی‌وستوک صبح روز حادثه

روابط شوروی با ایالات متحده در سال ۱۹۸۲ در وضعیت بسیار نامطلوبی بود چنین سطحی از دشمنی و رقابت از زمان بحران موشکی کوبا بی سابقه بود 4 سال زمامداری کارتر بر کاخ سفید بشدت باعث افت شدیداقتدار امریکا و کاهش قدرت این کشور شده بود تیم کارتر در ضمینه سیاست خارجی و حوزه نظامی کارنامه اسفناکی داشتند بهمین دلیل کارتر از معدود روسای جمهوری بود که تنها یک دوره در کاخ سفیدبود ، در دوره وی ایالات متحده بسیاری از کشورهای متحد و حوزه نفوذ خود را از دست داد از جمله ایران که بخاطر محاسبات غلط و اشتباه فاحش رییس جمهور کارتر از دست رفت در مقابل شوروی سال به سال جسورتر و بی پرواتر میشدرهبران کرملین دست او را خوانده و فهمیده بودند وی ذاتا ضعیف و محافظه کار است لذا بی مهابا جولان میدادند
از جمله اشتباهات احمقانه کارتر در پیش گرفتن یک سیاست بسیار سختگیرانه در قبال فروش سلاح به متحدان امریکا بودکه شدیدا باعث تزلزل قدرت نظامی این کشورها شده بود گویا وی ماموریت داشت غرب را بزانو دراورد و در چنین وضعیتی متحدان اروپایی امریکا هم خیلی مایل به مداخله در بحران های جهانی نبودند
شوروی اما با استفاده از خلا بوجود امده از انفعال امریکا عملا شروع به قدرت نمایی و به چالش کشیدن این کشور کرد اولین اقدام جدی شوروی حمله مسلحانه به افغانستان بود شوروی حتی پا را از این نیز فراتر نهاده وچند بار بر علیه واحدهای نظامی امریکا اقدام کرد
در چنین وضعیتی ریگان با شعار بازگردان امریکا به جایگاه خود به قدرت رسید ریگان بخوبی میدانست کار سختی در پیش دارد و باید هزینه زیادی بدهند
در اولین اقدام بودجه نظامی امریکا را افزایش و اغلب طرحهایی که در زمان کارتر کنار گذاشته شده بود را دوباره فعال کردندکه خود باعث یک مسابقه تسلیحاتی شد ولی عاملی که دو ابر قدرت را روبروی یکدیگر قرار داده بود ابتکار دفاع استراتژیک امریکا بود که باعث ورود موشک پرشینگ 2 در ماه مارس و رزمایش FleetEx 83-1 بود که در ماه آوریل انجام و بزرگترین رزمایش دریایی تاریخ بود که تعداد زیادی ناو هواپیمابر و شناور های رزمی امریکا یک هجوم گسترده دریایی را شبیه سازی و تمرین کردند ، گستردگی این رزمایش و تعداد بالای شناورهای رزمی امریکا و قابلیت انها شوروی را وحشت زده کرد در واقع قدرت امریکا بسیار فراتر از تصور شوروی بود ، شوروی حتی یک دهم این قابلیت را در اقیانوس نداشت که بتواند نبرد را از خانه دور نگه دارد و در اقیانوس به جنگ این ناوگان برود
شوروی تا بحال توانسته بود در زمین و آسمان توازن قوا را تا حدی حفظ کند ولی پس از این مانور ، شوروی فهمید بهیچوجه در دریا قادر به مقابله با امریکا نیست و شاید دلیل اینکه در نیمه دوم دهه 1980 شوروی کاملا منفعل شده و در فاز دفاعی قرار گرفته بود قابلیت نیروی دریایی امریکا بود

پس از اجرای مانور دریایی امریکا یوری آندروپوف وزیر امور خارجه و دیمتری استینوف وزیر دفاع شوروی بر اساس یک تصور کاملا اشتباه که بر پایه اطلاعات اشتباه و ناقصی که در اختیارشان قرار گرفته بود و همچنین استراتژی ریگان که اقدام به براه انداختن یک جنگ روانی شدید برعلیه شوروی کرده بود ( در راستای چنین استراتژی بمب افکن های اتمی ایالات متحده بسمت مرزهای شوروی پرواز میکردند در نزدیکی مرز بیکباره ارتفاع خود را افزایش و با سرعت بالا و با حالتی تهاجمی بسمت مرز شوروی میرفتند ولی درست در اخرین لحظه و از پشت مرزهای شوروی دور میزدند و بسمت پایگاه خود برمیگشتند ) اقدام به اجرای استراتژی رایان کردند که بر پایه حمله اتمی ناگهانی و پیش دستانه امریکا شکل گرفته بود زیرا این دو وزیر شوروی معتقد بودند که ریگان قصد انجام یک حمله اتمی پیش دستانه را دارد و تنها زمان ان را نمیدانند

از طرفی شوروی برای پاسخ به رزمایش امریکاونشان دادن قدرت دفاعی خود دست به یک رزمایش دفاع هوایی گسترده در شبه جزیره کامچاتکا کردند و در قالب این رزمایش برخی فن اوری ها و تجهیزات دفاع هوایی خود را برای اولین بار آزمایش میکنند ، ایالات متحده برای اطلاع از ماهیت رزمایش و جمع اوری اطلاعات اواکس های متعددی را به منطقه اعزام نموده بود و جهت احتیاط یک ناو گروه ضربتی هم به منطقه اعزام کرده بود

در همان روز و درحالیکه شوروی در حال انجام رزمایش بود ناو یو اس اس میدوی ایالات متحده که به منطقه مانور بسیار نزدیک شده بود توسط یگانهای دریایی شوروی که متشکل از تعدادی ناوچه های موشک انداز بود رهگیری شد واحدهای شوروی قصد درگیری نداشتند تنها قصد داشتند ناو گروه امریکایی را تا خارج از حریم خود اسکورت کنند ولی ناو گروه میدوی که این را نوعی حرکت خصمانه قلمداد کرده بود ضمن گرفتن آرایش جنگی تقاضای کمک کرد ، ناو هواپیمابر یو اس اس اینترپرایز که در سواحل ژاپن استقرار داشت با ناو گروه خود رهسپار کمک به میدوی شد تا ناوگان دریایی شوروی برای اولین بار و در یک رویارویی واقعی و در شرایط جنگی طعم شکست را بچشد گروه ضربت دو ناوگروه دارای 12 رزم ناو و ناو شکن بودند جدای از این محل استقرار ناوگان هفتم ایالات متحده در اوکیناوا ژاپن قرار داشت این ناوگان دارای ۲ ناو هواپیمابر ۳ ناو بالگرد بر و آبی خاکی ۶۰ کشتی ۳۵۰ جنگنده و ۶۰ هزار تفنگدار دریایی بود و بعد از ناوگان ششم قویترین ناوگان دریایی امریکا بود و شوروی بهتر از هر کشوری این را میدانست و سالها میگ های شوروی با هدف کسب اطلاعات از این ناوگان اعزام شده بودند

در حالی بود که گروه رزمی شوروی از تعدادی ناوچه تشکیل میشد و کاملا مشخص بود که در صورت درگیر شدن از هیچ شانسی در برابر ناوگان قدرتمند ایالات متحده ندارند ( چنین زور آزمایی هایی شوروی را متقاعد به توسعه ناوهای هواپیمابر و رزم ناوهای قدرتمند کرد ) از طرفی حالا شوروی دریک ماجرای حیثیتی قرار گرفته بود و اگر عقب میکشید انهم دقیقا پشت مرزهای خود بشدت وجهه جهانی این کشور خصوصا در برابر متحدانش لکه دار میشد
در نهایت ناو های امریکایی از واشنگتن دستور ترک منطقه را گرفتند
ولی ایالات متحده که شدیدا مایل به جمع اوری اطلاعات بود اقدام به اعزام اواکس های ایی -3 و زیر دریایی های خود به منطقه کرد و چند بار شوروی برای دور کردن اواکس های امریکایی اقدام به اعزام رهگیرهای خود کرد و در چنین وضعیتی پرواز 007در حریم هوایی شوروی در حال حرکت بود
حالا حتی از 100 کیلومتر اولیه هم عبور کرده بود ووارد منطقه قرمز پدافندی شوروی شده بود و هواپیمای بوئینگ دقیقا بسمت مرکز آزمایشی سلاحهای محرمانه شوروی در حرکت بود بسرعت 4 جنگنده میگ‌23 از پایگاه هوایی کامچاتکا برخواسته برای رهگیری بوئینگ که شوروی بعدها عنوان کرد آنرا یک فروند هواپیمای اواکس تصور کرده بود اعزام شدند
حالا 250 کیلومتر توسط بوئینگ گذشته بود و این برای نیروی دفاع هوایی شوروی یک رسوایی بزرگ بحساب می امد که هواپیمای غول پیکر و کند پروازی 250 کیلومتر در عمق خاک شوروی نفوذ کرده بود و هنوز هم هیچ مزاحمتی برایش پیش نیامده بود و تا همین جا هم احتمالا با عث برکناری دوجین از فرماندهان منطقه ای و ستادی رده بالای این نیرو شده بود

شوروی دلیل این مسئله را خرابی پایگاه رادار پیش اخطار الکساندر زویوف عنوان کردند که مدتها بودبعلت نقص فنی از شبکه خارج شده بود و کنترل منطقه را دشوار کرده بود
درهمان شب افسر نگهبان وزارت دفاع شوروی ژنرال کامنسکی بود که فرمانده وقت کل نیروهای پیمان ورشو بحساب می امد
وی که نمیدانست چه واکنشی انجام دهد اقدام به تماس با ژنرال کورنوکوف فرمانده نیروی دفاع هوایی شوروی که شاخه چهارم ارتش سرخ بود کرد و این دقیقا اشتباهی بود که ژنرال کامنسکی مرتکب شد و بعدها خودش هم اعتراف کرد که تماسش با کورنوکوف اشتباه بوده

سوخو 15 و موشک ار98….تا زمان فروپاشی شوروی دقیقا مشخص نبود میگ23 باعث سرنگونی 747 بوده و یا سوخو15 ولی هواپیمای شلیک کننده سوخو15 بود

رادار بندر ولادی وستوک اولین واحدی بود که موفق به کشف و رهگیری هواپیما شد این رادار زیر مجموعه یگان دفاع موشکی بندر ولادی وستوک بود و بلافاصله گزارش ورود هواپیما را به ژنرال کامنسکی اعلام کردند وی که نمیدانست باید چه اقدامی اتخاذ کند بسرعت از طریق خط مستقیم با فرمانده نیروی دفاع هوایی شوروی ژنرال اناتولی کورنوکوف تماس گرفته و ضمن تشریح وضعیت از وی کسب تکلیف کرد نیروهای دفاع موشکی شوروی که ابتدا انها هواپیمارا کشف کردند هواپیما را یک هواپیمای نظامی طبقه بندی کرده بودند

سه فروند جنگنده سوخو -15 و میگ‌23 هم از پایگاه دولینسک سوکول و پایگاه اسمرنیخ به پرواز درامدند و خود را به هواپیما رساندند اگرچه شوروی ادعا کرد تمامی تلاش خود را انجام داده و حتی شلیک اخطار هم صورت گرفته خلبان سوخو سال 1991 اعتراف کرد که گلوله های شلیک شده از نوع انفجار ترکش شونده بود و نه گلوله های رسام بنابراین تنها خلبان شانس شنیدن صدای شلیک را داشت که بعید است میانانمهه سر وصدا صدای شلیک اخطار مارا شنیده باشد

ژنرال کورنولوف که تحت تاثیر این رسوایی یگان زیر مجموعه اش بشدت از بوئینگ عصبانی بود زیرا بخوبی میدانست اولین قربانی این رسوایی او خواهد بود و این موضوع شدت خشم او را به مرز جنون کشانده بود بلافاصله در میان حیرت ژنرال کامنسکی به سوخو فرمان ساقط کردن هواپیما را داد
کامنسکی بعدها گفت ما براحتی میتوانستیم هواپیما را وادار به فرود کنیم هواپیما در عمق خاک ما بود و جایی نمیتوانست فرار کند ما برای زدن هواپیما دستکم نیم ساعت زمان داشتیم و قاعدتا آخرین اقدام ما باید میبود ولی ژنرال کورنوکف بعنوان گزینه اول خود از این تصمیم استفاده کرد

بخشی از مکالمات کامنسکی و کورنوکوف که توسط مرکز پیام ضبط شده بود و بعد از فروپاشی شوروی توسط روسیه منتشر شد به این شرح بود

کورنوکوف : مخاطب کامنسکی
ژنرال هواپیما را ساقط کنید و اجازه ورود بیشتر را ندهید از این لحظه به بعد شما مسول تبعات نفوذ هواپیما هستین این هواپیما ممکن است برای حمله ای هسته ای اعزام شده است

کامنسکی:
ژنرال ما هنوز هواپیما را شناسایی دقیق نکرده ایم ممکن اخر چطور برای ماموریت هسته ای تنها یک فروند انهم از سمت آلاسگا اعزام میکنند ممکن است اصلا قصد خصمانه ای نداشته باشد

کورنوکف: ژنرال دستورالعمل هیچ تفاوتی میان قصد حمله دارد یا نه قائل نشده هواپیمای متجاوز باید سرنگون شود

کامنسکی :

ولی ممکن است افراد غیر نظامی در ان حضور داشته باشند

کورنوکوف : کدام غیر نظامیان وسط اقیانوس سوار یک هواپیمای دشمن میشوند و بدون مجوز شب هنگام وارد خاک شوروی میشوند من دستور داده ام هر هواپیمایی از مرز عبور کند انرا سرنگون کنند و این پیام را هم امروز به امریکایی هت مخابرهدکردیم

سرانجام وقتی کورنوکوف میبیند کامنسکی تردید دارد خود راسا دستور زدن هواپیما را صادر کرد در صورتیکه وی اساسا در ان موقع صلاحیت چنین دستوری را نداشت

خلبان سوخو‌سعی کرد با اشاره به هواپیمای بویینگ انرا مجبور به فرود کند ولی تاریکی زیاد مانع از رد و بدل کردن پیام اشاره ایی شده بود و خلبان موفق به این کار نشد

در همین حالت خلبان که بر اثر پیمودن مسافت زیادی در حال از دست دادن سوخت بود و برای صرفه جویی در مصرف سوخت از مرکز کنترل توکیو در خواست افزایش ارتفاع کرد که موافقت شد

و در همین لحظه سوخو که مدتی قبل دستور زدن هواپیما را دریافت کرده بود دو موشک R-98 خود را شلیک کرد ….

شوروی در ساعات اولیه هرگونه اطلاعاتی در مورد چنین حادثه را قویا رد کرد وعلیرغم اینکه تیمهای جستجو و نجات به منطقه اعزام کرده بود ( شوروی اولین کشوری بود که اقدام به اعزام گسترده تیمهای تجسسی به منطفه کرده بود ) ولی‌اعلام نمود که هیچ اطلاعی از هواپیمای گم شده در اختیار ندارد و تا ساعتها از گذشتن حادثه در مقابل این سوال که هواپیما چه شده خود را به بی اطلاعی میزد در واقع انقدر دولتمردان روس مانند یک هنرپیشه چیره دست نقش خود را در بی اطلاع بودن از ماجرا به خوبی بازی کرده بودند که تمامی کشورها را به شک و تردید انداخته بودند که شاید واقعا بی اطلاع هستند هیچ کس اطلاع نداشت مسولان در شوروی همان ساعاتی که هرگونه اطلاعاتی در مورد هواپیما را رد میکرد مشغول به انجام چه کار ناجوانمردانه ای بودند که با هیچکدام از معیارهای انسانیت همخوانی نداشت ، کار روسها انفدر شنیع و سخیف بود که اگرچه در انزمان بعلت توانایی بالای نظامی خود موفق به سرپوش گذاردن بر انجام کارهای حیوانی خود شدند ولی بعدها که راز روسها فاش شد با دیدن کارها انسانهایی که خود را متمدن و داعیه رهبری در دنیا داشتند انسان را به این تصور وا میداشت که برخی مواقع انسانهایی که ادعای شعور و شخصیت والا دارند در حق هم نوعان خود جنایاتی مرتکب میشوندکه درنده ترین حیوانات هم با هم نوع خود نمیکنند شوروی در همان زمانیکه درحال گمراه کردن کشورهای ذینفع بود برای سرپوش گذاردن بر اشتباه فاحش خود در حال انجام کاری به مراتب بسیار بدتر از هدف قرار دادن هواپیما بودند که در ادامه و در جای خود به این راز بزرگ روسها هم خواهیم رسید

برای اشنایی با سوخو15 اینجا را کلیک کنید

جنایت مشمئز کننده ای که هدف قرار دادن هواپیما پیش ان کاری کوچک بود و برای انجام ان و جلوگیری از فاش شدن جنایت در حال انجام خود نیاز به کمی زمان داشتند ، در واقع روسها بجای اعتراف به اشتباه خود و عذرخواهی از کشور کره جنوبی و و همکاری کامل با انها ، شروع به انجام اشتباهات بعدی و بعدی کردند ، تا نام خود را بعنوان یک کشور جنایتکار در حافظه تاریخ ثبت کنند زیرا در همان زمان که دستگاه دیپلماسی روسها در حال گمراه کردن افکار عمومی و دادن اطلاعات غلط به دیگر کشورها بود

مسیر پروازی 747

بالاخره تحت فشار افکار عمومی و باانتشار متن مکالمه رد و بدل شده خلبان با برج مراقبت ژاپن که خلبان خبر از حضور تعدادی هواپیمای شکاری روسی در اطراف هواپیما و اقدامات خصمانه انها داده و چند دقیقه بعد اعلام میکند که جنگنده ها انها را مورد هدف قرار داده اند
و روسها اگر چه مجبور به اعتراف به شکار هواپیما شدند لکن هنوز هم از سرنوشت هواپیما اظهار بی اطلاعی میکردند و وانمود میکردند همان میزان اطلاعت دارند که برحسب اطلاعات ارائه شده از سوی رادار امدادگران خود را هم اعزام کرده اند

موضوعی که این وسط بسیار مشکوک است اینکه از زمانیکه خلبان خبر از هدف قرارگرفتن هواپیما میدهد تا مدت نسبتا طولانی هواپیما به راه خود ادامه میدهد خلبان تقریبا ۱/۵ دقیقه بعد از اصابت هواپیما هنوز با برج کنترل در ارتباط بود و به برج کنترل توکیو اطلاع میدهد که هواپیما در کنترل است و سعی میکند اگر بتواند هواپیما را به یک منطقه صاف برساند و حتی اطلاع میدهد که بر اثر انفجار بدنه هوای تحت فشار هواپیما تخلیه شده ومسافران در وضعیت بسیار نامساعدی هستند و سعی میکند ارتفاع را ده هزار پا کاهش دهد از اینجا ارتباط رادیویی قطع میشود ولی هواپیما همچنان در صفحه رادار است و کماکان خلبان هدایت هواپیما را در دست دارد (یکی از ویژگی های برجسته هواپیماهای ساخت بویینگ بقاپذیری و دوام فوق العاده هواپیماست به طوریکه میبینیم هواپیما مورد اصابت دو موشک قرار گرفته ولی هنوز هم خلبان اوضاع را در دست دارد ) همچنان در حال کاهش ارتفاع است ولی پس از گذشت 6 دقیقه که هواپیما در حال حرکت است یکباره بطور مشکوکی از صفحه رادار محو میشود

در نهایت شوروی به زدن هواپیما اعتراف میکند ولی از محل دقیق افتادن هواپیمای اظهار بی اطلاعی میکند

و کشورهای امدادگربر اساس اطلاعات رادار مختصات محل تقریبی سقوط را به نیروهای امداد و نجات میدهند تا کار امداد رسانی را شروع کنند
وجالب ترین قسمت ماجرا اینکه شوروی اولین کشوری است که عملیات امداد و نجات را شروع میکند منطقه سقوط در منطقه ای بین شبه جزیره کامچاتکا است و ژاپن است ولی مشکل دیگر این است که بیشتر منطقه متعلق به شوروی است

عملیات فاجعه بار جستجو ونجات

تحت تاثیر جنگ سرد عملیات جستجو و نجات خود به درد سری بین المللی تبدیل شد عملیات امداد ونجات بدون کوچکترین همکاری از طرف شوروی در حال انجام بود متاسفانه شوروی علاوه بر اینکه هیچ گونه همکاری با گروه امداد و نجات نمیکرد

عملا جنگ روانی شدیدی را نیز بر علیه تیم های امداد و نجات براه انداخته بود و علیرغم اینکه اولین کشوری بود که عملیات امداد و نجات را آغاز کرده بود و این میتوانست نشانه حسن نیت و اقدام مثبتی تلقی شود ولی بصورت عجیبی هیچگونه صداقتی در رفتار تیم امداد شوروی نبود بهرحال از ساعات اولیه صبح گروهای امداد و نجات شوروی به منطقه اعزام شده بودند

کشور کره جنوبی بعنوان مالک هواپیما این اختیار قانونی را داشت تا تیمهای امداد و نجات را انتخاب کند و در نخستین ساعات اولیه ایالات متحده و ژاپن را بعنوان کشورهای امدادگرمورد تایید خود معرفی کرد و این به معنای این بود که تجسس شوروی در اطراف این هواپیمااز ان لحظه دیگر غیر قانونی است ولی شوروی بدون توجه به قوانین به جستجوی خود ادامه داده و از همان نخستین ساعات صبح تعدادی از ناوچه های شوروی تمامی مرزهای دریایی را سد کرده و جنگنده های شوروی هم سراسر طول روز اقدام به پرواز بر فراز منطقه کردند مسئله این بود که هرچقدر نیروهای امدادی در منطقه ابی ژاپن و منطقه بی طرف جستجو میکردندحتی نشانه کوچکی از هواپیما کشف نمیشد و این بسیار عجیب بود زیرا در وضعیتی مشابه قطعات هواپیما و لوازم مسافران تا شعاع دهها مایل در اب پراکنده میشوند ولی حالا کوچکترین نشانه ای از هواپیما نبود و این بسیار عجیب و البته مشکوک بود
با توجه به اینکه بخش اعظم منطقه در قلمرو شوروی بود این کشور هیچگونه همکاری نمیکرد و در یک اقدام خلاف عرف بین المللی نیروی دریایی خود را به منطقه اعزام و اقدام به جلوگیری از ورود گروهای امدادی به داخل ابهای خود کرد مشکل دیگر این بود که حریم ابهای بین المللی در انزمان بصورت دقیق مشخص نبود و همین کار را مشکل تر میکرد از یکطرف شوروی بدنبال اجزای حساس مانند جعبه سیاه هواپیما بود و از طرف دیگر امریکایی ها

امریکا پیشنهاد دادند که نمایندگانی از ایکائو حضور داشته باشند ولی شوروی اعلام کرد تحت هیچ شرایطی اجازه ورود به هیچ شناوری را نخواهد داد از جمله کارشکنی های شوروی ایجاد اختلال توسط سیستم های جنگال نظامی در کارکرد رادارهای شناورهای امداد و نجات بود این مسئله بارها باعث از کار افتادن نمایشگر ها و مکان یابهای قایقهای نجات شد در چند مورد کشتی های امدادی بیش از دهها مایل مسیر اشتباه پیموده و در اقیانوس سرگردان شده بودند
با ایجاد صدای کاذب در عمق دریا توسط سیستم های ایجاد صدای الکترونیکی که در نزدیکی محل امداد و نجات رها میکردند سونارهای گروه امداد رافریب میدادند سانبوهایی را که توسط هواپیماهای امریکایی رها میشدند شناسایی و غیر عملیاتی میکردند
واین اقدامات روسها کار را سخت تر میکرد کشورهای امدادگر میدانستند شوروی بدنبال جعبه سیاه هواپیما است و حاضر است برای رسیدن به ان به هر اقدامی دست بزند

دستگاهای شنود امریکا در ژاپن

جستجو برای هیچ

مسئله ای که بسیار عجیب و مرموز بود اینکه علیرغم جستجوی گسترده و استفاده از اخرین فن اوری های در دسترس ولی کوچکترین نشانه ای نه از هواپیما بدست امده بود و نه از مسافران پس از مدت چند روز که تیمهای امدادگر غیر نظامی قادر به پیشرفتی نشدندتصمیم به استفاده از یک تیم بسیار خبره نظامی گرفته شد و بلافاصله یک تیم نظامی به فرماندهی دریادار ویلیام و متشکل از دو ناو بالگرد بر و ناو امدادی نیروی دریایی یعنی یو اس اس بلگر و یو اس اس الیتون در ۹ سپتامبر مسولیت گروه امدادی را تحویل و تلاش خود خود را آغاز کردند بلافاصله با اعزام زیر دریایی های مجهز ارتش روند جستجو سرعت بیشتری گرفت ولی هیچ گونه پبشرفتی ایجاد نشد و در ۱۴ سپتامبر تقریبا گروه ازهرگونه پیشرفتی ناامید شده بودند ولی …….

سوایی شوروی

در این زمان اتفاقی افتاد که شدیدا باعث انفعال شوروی شد و کمک بزرگی به روشن شدن برخی از زوایای ماجرا شد و باعث بوجود امدن رسوایی سیاسی وحشتناکی برای شوروی شد بطوریکه تا زمان فروپاشی هرگز شوروی نتوانست خود را از تبعات ان خلاص کند و با رو شدن دست شوروی افکار عمومی بشدت برعلیه روسها شد و موج ضد روسی که در افکار عمومی بر ضد شوروی براه افتاد مانند باتلاقی شد که این کشور را در خود کشید
از این سال به بعد گویی نفرین شومی دامان شوروی را گرفت و هرگز رها نکرد تازمانیکه از هم فروپاشید زیرا بمدت کمی بعد از این ماجرا اندروپوف مغز متفکر حزب کمونیست هم مرد ارتش شوروی در افغانستان شکست خورد و در نهایت شوروی این ابرقدرت پوشالی فروپاشید

ماجرا از این قرار بوددریادار ویلیام پس از چند روز جستجوی بی نتیجه بر اساس شمع نظامی خود متوجه برخی مسائل غیر عادی شده بود بطور مثال انها امواجی بر روی آشکار ساز های مغناطیسی خود خود داشتند ولی وقتی کلی جستجو میکردن میدیدند امواج فیک هستند

دریادار متوجه خرابکاری و انجام عملیاتهای خرابکارانه برای گمراه کردن گروه شده بودومیدانست که عاملان این خرابکاری

ابسته به کرملین هستند این موضوع جدیدی نبود و از روز اولی که هواپیما سقوط کرده بود روسها قصد کارشکنی داشتند ولی به گردن نمیگرفتند ، دریادار ویلیام که فردی نظامی بود با خود گفت اگر موفق شویم عاملان خرابکاری را با مدرک و دلیل کافی محکوم کنیم ماجرا به پایان نزدیک میشود
ولی علیرغم تمامی تلاشها اثری از هواپیما و سرنشینان نبود و این افسر امریکایی میدانست چنین اتفاقی کاملا حساب شده و سازماندهی شده است ، تا حدودی هم میتوانست رابطه ای بین معادلات بی پاسخ پیدا کند احتمالا شوروی بنا به دلایلی قصد داشت از انتشار اطلاعات بیشتر جلوگیری کند و بهمین دلیل هم اینقدر کارشکنی میکند از طرفی وی حدس میزد انها منطقه را اشتباهی جستجو میکنند و احتمالا روسها جای هواپیما را میدانند و همین حالا هم سرگرم از بین بردن مدارک هستند بیکباره در ذهن دریادار جرقه ای زده شد که تمامی معادلات بهم مربوط شدند
بلافاصله روی نقشه را نگاه کرد تمامی منطقه تجسس شده بود بجز منطقه بین ساخالین و کامچاتکا که در منطقه دریایی شوروی بود بلافاصله چند غواص بسیار خبره را اماده کرد و شبانه سوار بالگرد ناو یو اس اس کالاهان شده وچراغ خاموش و بدون اینکه جلب توجه کند در ارتفاعی بسیار پایین از منطقه روسها عبور کردند دریادار دست به کار بسیار خطرناکی زده بود اگر روسها بو میبردن که بالگرد امریکایی در ان منطقه است برای زدن بالگرد درنگ نمیکردند از طرفی ممکن بود ناوهای گشتی در ان منطقه داشته باشند فرمانده همه اینها را خودش میدانست ولی چاره ای نبود باید کاری میکردند دیگر طاقت نگاه کردن به چشمهای مادرانی که امیدشان به اوست را ندارد و به هرقیمتی باید این مشکل مرتفع شود در همین لحضه خلبان بالگرد افکار اورا پاره کرد و گفت قربان از این جلوتر ممکن نیست برویم
دریا دار ویلیام به بالگرد گفت یکساعت دیگر بدنبالمان بیایید و خود را در اسمان رها کرد و بزودی در اعماق اب فرو رفتند کارشان خیلی سخت بود شب در اب دریا مگر میتوان بدون نور کافی جستجو کرد پس از دقایقی فرمانده ویلیام چراغ پرنور خود را روشن کرد و در این حین اولین شیئ را که لنگه کفشی بود پیدا کرد مربوط به کودکی ۴ یا ۵ ساله بود کودکی همسن دختر او یکباره تصور کرد همسر و دختر خودش اگر در این هواپیما بودند با این تصور قلبش بدرد امد
در مدت باقیمانده قطعات لباس کفش و سایر اشیا مربوط به مسافران را پیدا کردند موضوع دردناک برای ویلیام این بود که هرچیزی که تابحال پیدا کرده بودند متعلق به کودکان زیر ۱۵ سال بود در همین هنگام هلیکوپتر هم امد در آخرین لحظه بالگرد میل -۲۴ روسی را شناخت هلیکوپتر مانند عقرب جراری که نوک دم خود را بسمت بالا گرفته از بالای سر تیم تجسس عبور کرد و رفت چند دقیقه دیگر بالگرد سیکورسکی امریکایی هم پیدا شد و پس از سوار شدن تمامی اعضا تیم براه افتاد دریا دار ویلیام به خلبان اطلاع داد که روسها بر خلاف تصور انها در این منطقه گشتی دارند
بالگرد برای اینکه در صفحه رادار روسها دیده نشود در ارتفاع پایین پرواز میکرد ولی در اخرین دقایق از دور نور افکن بالگرد گشتی روسی مشخص شد خلبان سعی کرد کمی ارتفاع خود را افزایش بدهد تا بتواند با سرعت بیشتری از منطقه خطر فرار کند بالگرد امریکایی مسلح نبود ، البته اگر هم بود در این شرایط و با این همه سرنشین در برابر بالگرد روسی کار زیادی نمیتوانست انجام بدهد
گویا بالگرد روسی موفق به کشف انها شده بود چون با افزودن به سرعت خود قصد داشت انها را در تیرس خود خود قرار دهد نکته مثبت ماجرا این بود که بخش اعظم راه پیموده شده بود
خلبان بالگرد که قرار بود در سکوت کامل رادیویی کل مسیر رفت و‌برگشت را پرواز کند موقعیت خطرناک خود را به ناو مادر اطلاع داد فرمانده ناو تصریح کرد که بالگردهای کبرا در منطقه هستند خود را از ابهای شوروی بیرون بکشین تمام است چون اگر بالگردهای مسلح ما وارد اسمان روسها شود اعلان جنگ محسوب میشود در اخرین لحظه بارانی از گلوله های مسلسل بالگرد روسی روانه بالگرد امریکایی شد ولی بالگرد موفق به فرار شد

بالگرد سرانجام با سلامت بر عرشه ناو فرود امد
پس از تخلیه اشیا کشف شده دیگر بعید بود شوروی بتواند از زیر بار مسولیت فرار کند علیرغم اینکه مدتها از سقوط هواپیما میگذشت ولی به اندازه کافی مدارک جمع اوری شده بود

کفش های قربانیان

جهان در آستانه جنگ جهانی

بلافاصله علیرغم اینکه نصفه های شب بود ولی نتایج تحقیقات را به ژاپن ایالات متحده و کره جنوبی مخابره کردند فرمانده ناوگان هفتم دریاسالار پیوتی جر منتظر اقدامات سخت روسهابود
برای وصف شرایط روز بعد میتوان گفت در تمام مدت جنگ سرد هیچگاه دنیا اینچنین تا آستانه یک برخورد نظامی نرفت
روز بعد امریکاخواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت برای بررسی شواهد و مدارک بدست امده بود وهمزمان شوروی هم چنین درخواستی برای بررسی تجاوز نیروهای امریکایی درعمق حریم هوایی شوروی شد

روز بعد ۲۶ سپتامبرامریکا به تیمهای جستجو ماموریت داد باعبور از مرزهای ابی شوروی منطقه های باقیمانده را تجسس کنند
ولی در زمانیکه تیمهای جستجو اعزام شدند متوجه شدند شوروی دو ناوشکین کاشین کلاس خود را به همراه یک رزم‌ناو را به همراه تعداد زیادی شناور سبک در انجا مستقر و ظاهرا بسیار هم جدی هستند و ارتش شوروی با صدور بیانیه اعلام کرد که ایالات متحده حریم هوایی و دریایی این کشور را مورد تاخت و تاز قرار داده و اقدام انها برای دفاع از شوروی است و ضمنا هشدار داد که هیچ اخطاری در کار نخواهد یود و هر متجاوری را اعم از شناور هواپیما و زیر دریایی را که حتی به مرز نزدیک شود منهدم میکنند

واین دیگر باعث خشم ریگان شد ، ریگان در یک عکس العمل عصبی به ناو گان هفتم دستور اعزام شناورهای رزمی خود به حمایت از نیروهای امداد و نجات در برابر آنچه که وی اقدام شنیع و گستاخانه روس ها میخواند راداد از طرف دیگر به ناو گان ششم که گسترده ترین و بزرگترین ناوگان دریایی امریکا هست هم دستور اماده باش داده شد تا در صورت نیاز بتواند بسرعت به منطقه اعزام شود

ناوگان هفتم امریکا ناو یو اس اس میسوری ، یو اس اس کالاهان و یو‌اس اس برج را برای حمایت از نیروهای امدادی اعزام کرد شوروی هم در مقابل اقدام به انتقال رزم اسلاوا نیروی دریایی خود به منطقه مورد تشنج گرفت حالا کشتی های جنگی طرفین به طور خطرناکی آرایش گرفته بودند ناوگان هفتم امریکا که در اوکیناوا استقرار داشت بخشی از شناورهای خود را در مقابل روسهاقرار داده بود
اولین جرقه درگیری زمانی خورد که ناوشکن روسی استروگوچی با انجام یک مانور خطرناک نزدیک به برخورد با ناو یو اس اس کالاهان بود که تنها مهارت و تسلط فرمانده ناو کالاهان باعث شد دو ناو بصورت میلیمتری از کنار یکدیگر عبور کنند روز بعد یک زیر دریایی شوروی قصد از بین بردن سونارهای ایالات متحده را داشت که ناو نیوجرسی بسمت زیر دریایی شلیک کرد و انفجار راکت شلیک شده در نزدیک زیر دریایی تلفاتی به زیر دریایی وارد کرد تا اکتبر تنش به این صورت ادامه پیدا کرد نه ایالات متحده حاضر به عقب نشینی بود و نه شوروی اجازه ورود به گارد ساحلی ژاپن و نیروهای جستجو و امداد میداد تا درنهایت روز ۲۶ اکتبر جهان تا استانه یک نبرد اتمی قرار میگیرد
موضوع از این قرار بود که نیروهای امدادی و گارد ساحلی ژاپن چسبیده به ابهای شوروی در حال تجسس بودند که بیکباره رزم ناو پترو پاوولوسکی ( از کلاس کارا ) و ناو شکن اودرمنی ( از کلاس کاشین ) بدون هیچگونه اخطار قبلی بسمت نیروهای امدادی اتش گشودند در نتیجه شلیک ناگهانی ناو های روسی تعدادی از قایق های امدادگران دچار خسارت شد ولی این پایان کار نبود ناو امریکایی یو اس اس برج‌، یو اس اس منرو از دو طرف نا‌و اودرمانی را در میان گرفته وبسمت ان شلیک کردند درگیری تازه آغاز شده بود که ناوشکن کایکو مارو 3 متعلق به ژاپن هم وارد معرکه شد و ناو روسی بشدت دچار آسیب دیدیگی شد ناو پترو پاوولسکی سعی نمود نزدیک شود که با اتش سنگین شناورهای امریکایی عقب کشید
در همان زمان یک فروند بمب افکن روسی بر روی ناو کالاهان قفل راداری انجام داد در واقع هدف بمب افکن شلیک به شناور امریکایی نبود و تنها قصد داشت پیام هشداری ارسال کند ولی ناو امریکایی که بشدت دستپاچه شده بود چند موشک بسمت بمب افکن شلیک کرد که براثر انفجار یکی از موشکها در نزدیک بمب افکن ، بمب افکن شدید آسیب دید و در فرودگاهی در جزیره ساخالین فرود اضطراری نمودو اگرچه بمب افکن بصورت معجزه آسایی نجات پیدا کرد ولی شدیدا آسیب دیده بود آخرین تلفات میدان یک فروند بالگرد کاموف ۲۵ بود که بیش از اندازه به ناو امریکایی نزدیک شد و هزینه اش را هم با سرنگونی پرداخت شوروی که چند ناو و هواپیمای خود را از دست. داده بود و دید اگر به نبرد متعارف ادامه دهد بشدت آسیب میبیند با نیروهای استراتژیک و واکنش سریع اتمی خود اماده باش داد و اعلام کرد که اگر امریکا همچنان به زدن شناور ها و هواپیماهای این کشور ادامه دهد ناگزیر به پاسخ اتمی میشودبرخی کشورها اقدام به میانجگری نموده و در نهایت دو طرف حاضر به همکاری شدند امریکا شناورهای جنگی خود را به پایگاه عودت داده و شوروی هم پذیرفت که برخی از بقایای لوازم مسافران را به کره جنوبی تحویل دهد
در نهایت شوروی تنها چیزی که به هئیت مشترک ژاپنی و امریکایی که به بندر نولسک ساخالین رفته بودند تحویل دادند مقادیری کفش و لباس بود
هیچ پیکری تحویل نشد و حتی قطعه از بدن اجساد هم در میان نبود
رهبری هیئت روسی را ژنرال سرگئی رومانیکو از کا گ ب بر عهده داشت وی اظهار داشت این همه چیزی است که ما در سواحل ساخالین پیدا کرده ایم
پس از بازیابی وسایلی که روسها تحویل دادند با وسایلی که پیشتر پیدا شده بود در کل لباسهای 213 نفر پیدا شد

حال هیئت تحقیق تصور میشد کردند سخت ترین بخش کار رسیده که شناسایی وسایل قربانیان است به همین دلیل اعلام کردند که افرادی که قادر هستند لباس یا کفش عزیزان خود را شناسایی کنند به مرکزجستجو وامداد واقع در گارد ساحلی مراجعه کنند با کمال حیرت چیزی را مشاهده کردندکه حتی تصورش را نمی نمیکردند ظرف مدت بسیار کوتاهی تمامی وسایل بدرستی شناسایی شد و حتی یک مورد هم پیش نیامد که دو خانواده بر سر یک کفش یا لباس مدعی باشند در واقع انها حس مادرانه را دستکم گرفته بودند هر کدام از مادر قربانیان مانند کاراگاهی خبره یکراست سر وسایل عزیزش میرفت و در حالیکه ضجه میزد کفش یا لباسی را که تنها باقیمانده عزیزش بود را به سینه اش میفشرد گویی که قصد داشت از ان کفش یا تکه لباس پاره بعنوان مرحمی بر قلب زخمی اش استفاده کند
هشت روز بعد اولین بقایای انسانی بدست امد این بقایای جسد در شمال جزیره هوکایدو بدست امده بود و ایکائوتخمین زد که اب انها را از سمت جزیره مونرون واقع در غرب ساخالین بهمراه اورده و این دقیقا همان محلی بود که پیشتر دریادار ویلیام حدس میزد هواپیما انجا سقوط کرده و پس از رفتن به ان محل در مدت کوتاهی وسایل زیادی بهمراه خود اورد
ولی روزهای دیگر هیچ چیز قابل تاملی بدست نیامد و تنها وسایل هواپیما مانند ماسک اکسیژن کتابهای مسافران وسایل ورزشی متعلق به یک تیم ورزشی که از مسافران هواپیما بودند دوربین چند بلوز و پولیور دخترانه یک کارت شناسایی متعلق یه یک دختر 25 ساله اهل سولت ماری کانادا بنام مری جین و همچنین کارت ویزیت یک تاجر امریکایی بنام براون اسپیر
وجه اشتراک تمامی این وسایل این است که از کابین مسافران به داخل اب افتاده اند ولی اثاری از محموله بخش بار هواپیما که اتفاقا در این پرواز مملو از محموله بود بدست نیامده و با عدم همکاری روسیه هیچ پیشرفت دیگری بدست نیامد و وسایل پیدا شده را در نهایت به خانواده قربانیان تحویل دادند و وسایلی هم بافیمانده بود مانند تکه های صندلی و وسایل دیگر هم قرار بر این شد در موزه یادمانی که برای یادبود قربانیان این پرواز ساخته میشد بنمایش گذارده شود

خلبان سوخو15 Major Genadi Osipovic

تحولات سیاسی

همزمان با تحرکات نظامی در اقدامی بی سابقه ، بحث برانگیز و برخلاف مقررات بین المللی ریگان دستور لغو مجوز پرواز هواپیمایی ایرفلوت را صادر کرد و به این شکل هیئت دیپلماتیک شوروی دیگر قادر به پرواز به نیویورک و حضور درجلسات سازمان ملل نبودند که البته این برخلاف تعهد ایالات متحده بعنوان میزبان سازمان ملل بود در مقابل انتقادهای گسترده بر علیه دستور ریگان وی عنوان کرد ما هیچ محدودیتی در مورد روادید هیئت نمایندگی شوروی قائل نشده ایم و این نمایندگان میتوانند مانند سابق و به روال عادی در جلسات حاضر شوند ولی تا زمانیکه شوروی با سازمان ایکائو همکاری نکند و به مقررات سازمانهای هواپیمایی احترام نگذارد خطوط هوایی این کشور حق ورود به حریم هوایی امریکا را ندارد ، به تبعیت از امریکا برخی دیگر از کشورها هم تهدید به انجام اقدامی مشابه در صورت ادامه اقدامات غیر مسولانه شوروی انجام خواهند داد

در همین زمان برخی از کشورهای بلوک شرق خواستار خارج کردن سازمان ملل از کشور امریکا و انتقال ان به کشور دیگری شدند که با استقبال شدید ایران روبرو شد و برخی از مسولان وقت از امادگی ایران برای میزبانی سازمان ملل هم در برخی مصاحبه های خود صحبت کردند ولی این موضوع در حد شعار باقی ماند ( بله البته که ما شرایط میزبانی را دارا بودیم مثلا سازمان هواپیمایی ما قادر بود ترافیک هوایی را معادل ترافیک هوایی نیویورک را بخوبی مدیریت کنند و هیچ سانحه ای پیش نیاید همچنین فرودگاه مهراباد قادربه میزبانی از پروازهایی معادل فرودگاه جان کندی در نیویورک بود )

پس از این حادثه شوروی یکی از بدترین بحرانهای جهانی را تجربه کرد احساسات ضد روسی افکار عمومی اغلب کشورهای دنیا را فرا گرفته بود این موج بر علیه شوروی انقدر شدید بود که شوروی را شدیدا منفعل کردو این کشور اغلب مراکز صلح و دوستی و مراکز فرهنگی خود را خصوصا در کشورهای غربی تعطیل کرد راهپیمایی های گسترده ای در اغلب پایتخت های کشورهای غربی و دیگر کشورها بوجود امد و جالب اینجا بود که بعد از این حادثه هر گز شوروی روزگار خوشی را ندید تا در نهایت ۹ سال بعد هم فروپاشید

پس از فروپاشی

این پرونده همچنان بی نتیجه ماند در نهایت شوروی علیرغم اینکه بارهابصورت غیر رسمی بارها اظهار ندامت کردند ولی هرگز بصورت رسمی عذرخواهی و غرامت پرداخت نکرد
پس از فروپاشی شوروی و انتشار برخی از اسناد مربوط به این واقعه مشخص شد که یوری آندروپوف و دیمیتری اوستینوف در نهایت تصمیم گرفتند که با از بین بردن شواهد و با فرز اینکه هیچکس نمیتواند پیدا کند و اثبات کند سناریو را اینگونه مخابره کردند که یک فروند هواپیمای ناشناس بدون روشن بودن چراغ و یا نشانه ای دیگر پس از اینکه به هشدار هواپیماها پاسخی نداد در عمق خاک شوروی سرنگون شد
برخی از مفسران میگویند آندروپوف در ماههای پایانی عمر خود از سلامت لازم برای گرفتن تصمیمات مهمی در این سطح برخوردار نبود ولی شوروی تحت تاثیرنفوذ وی تصمیمات بسیار اشتباهی اتخاذ کرد به درنهایت به راهی افتاد که به فروپاشی این کشور سبب شد

در مصاحبه در سال ۲۰۱۵ ایگور کیریلوف سخنگوی ارشد دولت شوروی گفت که وی ابتدا یک گزارش چاپیبرای خبرگزاری تاس برای اعلام در روز اول سپتامبر ارائه کرد که ضمن پذیرش صادقانه حادثه عنوان شده بود هواپیما بخاطر اشتباه از سوی فرماندهی دفاع هوایی شوروی ساقط شد ولی در کمال حیرت موقع انتشار خبری کاملا مخالف خبر ما را منتشرکردند که از وزارت دفاع ارسال شده بودگردید

واکنش امریکا و غرب

6 ساعت پس از انهدام هواپیما دولت کره جنوبی اعلام کرد هواپیما را مجبور به فرود کرده اند و تمامی مسافران در سلامت کامل توسط دولت شوروی از هواپیما به محل نامعلومی انتقال داده شده اند

ریگان رییس جمهوری امریکا شلیک به هواپیمای کره ای را « جنایتی علیه بشریت که هرگز نباید فراموش شود و اقدام بربریت و خشونت غیر انسانی » عنوان کرد ، روز بعد نماینده امریکا در سازمان ملل جین کرک پاتریک با انتشار نوارهای صوتی خلبانان شوروی که توسط سیستم های پیشرفته شنود ایالات متحده در خاک ژاپن دریافت شده بود و نقشه مسیر حرکت هواپیما اعلام کرد که هواپیما عمدا توسط جنگنده های روس سرنگون شده بعد از اظهارات کرک پاتریک تاس برای اولین بار تایید کرد که هواپیما مورد هدف قرار گرفته است و با به چالش کشیدن امریکا اظهار داشتند حضور هواپیماهای RC-135 امریکایی در مسیر حرکت هواپیمای مسافربری سبب شد که به اشتباه توسط دفاع هوایی شوروی یک هواپیمای جاسوسی قلمداد شود
ریگان به سازمان هوانوردی فدرال امریکا دستور لغو مجوز ایرفلوت را صادر کرد ، این مجوز تا سال ۱۹۸۶ تمدید نشد و شهروندان شوروی از طریق مکزیک یا کانادا مجبور به مسافرت به ایالات متحده بودند
در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۳ پیش نویس قطعنامه ای که شوروی را محکوم میکرد توسط این کشور وتو شد

اما حقیقت ماجرا چه بود

پس از فروپاشی شوروی بوریس یلتسین وعده داد هرگونه همکاری جهت روشن شدن سرنوشت هواپیمای کره ای انجام میدهد
در نخستین بار سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی شوروی روزنامه ایزوستیا با غواصان غیر نظامی که برای جستجو وامداد اعزام شده بودند انها گفتند که زمانیکه به محل حادثه در حوالی جزیره مونترون رفتند تصور میکردند که با انبوهی از اجساد روبرو خواهند شد ولی هر چقدر جستجو کردند چیزی نیافتند بهمین دلیل تصور میکردند که اجساد مسافران در داخل هواپیما هستند ولی درکمال حیرت حتی قطعه ای از جسد یک انسان بچشم نمیخورد و هواپیما بصورت ناشیانه ای با انبوهی از زباله هایی شامل تکه های پارچه و لوازمی که بظاهر لوازم شخصی مسافران باید باشد پر شده بود ،حتی یک چمدان و کیف مسافران در انجا وجود نداشت ، من از اهالی بومی شنیدم که پیش از ما گروهی از نظامیان در انجا حضور داشته اند
سوال این بود مارا برای چه برده اند؟
ایکائو سال ۱۹۹۳ با غواصان صحبت کرد ولی انها تنها کیف پول ، لباس و اسناد را دیده بودند هیچکدام از انها جسدی را مشاهده نکرده بودند
بعدها فاش شد ریگان در دستورالعملی که به شورای امنیت ملی داد شوروی ها را به بوکسور قدرتمندی که بخاطر یک اشتباه پیش پا افتاده حالا در گوشه رینگ گیر کرده و ادامه بازی له انها بستگی دارد که شوروی را ناک دان کنند یا اجازه دهند از وضعیت اسفناک فعلی خارج شود به تعبیر ریگان هیچگاه شوروی تا این حد در رمینه سیاست خارجی و روابط بین الملل منفعل و ضعیف نشده بود من امروز ابرقدرتی را میبینم که از داخل تارو پودش را موریانه خورده و تنها سعی میکند با پوشاندن ضعفهایش دستکم ظاهری مقتدر از خود نشان دهد و ریگان برای اولین بار نابود شدن شوروی را پیش بینی میکند ولی میگوید شوروی استعداد بسیار زیادی در بلند شدن بعد از هربار زمین خوردن دارد و اگر امروز بتواند خود را از گوشه رینگ نجات دهد و یا بازی را به پایان وقت بکشاند بعید نیست مرتبه بعد مانند زمان پرزیدنت کارتر ما در گوشه رینگ باشیم و این انها باشند که بی محابا حمله میکنند

شوروی اگر چه در حال حاضر در یک قدمی شکست قرار گرفته ولی سرنوشت و اینده بازی به زیرکی ما و عملکرد ما بستگی خواهد داشت اگر ما بتوانیم این یک قدم را برداریم برای همیشه در تاریخ سیاسی و نظامی ایالات متحده ماندگار خواهیم شد و اگر اشتباهی کنیم که شوروی خود را بازیابد مسول تبعات و هزینه های ان در اینده بی شک ما خواهیم بود

یکسال بعد اولین نشست سران اتحاد جماهیر شوروی در بالاترین سطح بعد از حادثه 007 به یک کابوس تبدیل شد همه چیز تحت تاثیر هواپیمای کره ای قرار گرفته و هرکس دیگری را مسول اشتباهات پیش امده و وضعیت اسفناک بین المللی شوروی میدانست حتی متحدین اروپایی شوروی که در ظاهر از این کشور حمایت میکردند هم بصورت غیر رسمی دست به انتقاد از عملکرد شوروی زده و این کشور را متهم میکردند که بخاطر وجود افرادی فاقد صلاحیت لازم و بی کفایت در راس امور انها را بسمت یک رویارویی نظامی که عاقبت ان ویرانی و نابودی خواهد بود هدایت میکنند

نتیجه تحقیقات

اولین نتیجه تحقیقات ایکائو که‌در سال ۲ دسامبر ۱۹۸۳ منتشر شد بسیار اسفناک بود این سازمان اعلام کرد که تحقیقات این سازمان راه به جایی نبرده چون هیچکدام از کشورهای ذینفع حاضر به همکاری کامل با سازمان نیست و حتی سنگ اندازی هم میکنندایالات متحده کاملا مغرضانه و سعی میکند مدارک را برعلیه شوروی کند ، شوروی که بهیچوجه همکاری نمیکند و ژاپن و کره جنوبی هم همه وقایع را ارائه نمیدهندو هر کشوری سعی در استفاده حداکثری از حادثه پیش امده بنفع پیشبرد منافع خود است و هیچ مدرک معتبری در دسترس این یازمان نیست
البته سازمان ایکائو هم سازمانی کاملا بی تجربه بود پیشتر تنها یکبار در سال ۱۹۷۳ در حادثه ای که در شبه جزیره سینا اف -۴ اسراییلی هواپیمای پرواز ۱۱۴ را ساقط کرد تجربه تحقیات مشابه داشت

در این گزارش خطای انسانی رد شد و اختلال در تجهیزات الکترونیکی را دلیل انحراف هواپیما اعلام کرد ، ولی بدلیل فقدان مدارک بیشتر از این نتوانستند اظهار نظری کنند

بعدها با حمع بندی صحبتهای عوامل روس مشخص شد شوروی که در جریان پرواز هواپیماهای امریکایی بود اقدام به استفاده از تجهیزات اخلالگر برای جلوگیری از جاسوسی پرنده های امریکایی نموده بود در ان روز تنش در اوج‌خود بود و شوروی این اخلاگر ها را سراسر روز به کار گرفته بود و به دلیل طول موج بالای فرستنده های این سیستم تجهیزات مکان یاب هواپیما را مختل و هواپیما را بسمت خاک اتحاد شوروی هدایت نمود ( هرگز مشخص نشد هواپیما بر اثر چاله های فضایی دچار نقص شد یا اخلالگرهای شوروی )ولی اغلب افسران شوروی که در جریان نصب و استفاده از این سیستمهای محرمانه نبودند با اشتباهی مهلک‌و ناخواسته هواپیما را ساقط کردند و پس از ان شوروی که نگران تحقیقات و رسیدن به سرنخی از تجهیزات مدرن و سری خود بود برای پاک کردن اثار جرم این اقدام احمقانه را انجام داد

هانس افریمسون عبث که دخترش آلیس در پرواز کشته شده بود ریاست انجمن خانواده قربانیان حادثه را پذیرفت و سماجت و پیگیری های مداوم او نکات بسیار زیادی را در این پرواز گشود وی 250 بار برای دیدار با رییس جمهور به واشنگتن رفت و 149 دیدار با مقامات وزارت خارجه داشت
وی از 3 سناتور و 1 نماینده ای که حالا وی نیز سناتور بحساب می امد و در ان پرواز جا رزرو ولی بصورت معجزه اسایی و بخاطر اشتباه یک مامور حفاظت فرودگاه از پرواز جا ماندند درخواست کرد که بخاطر مسولیتی که در قبال همسفران خود دارند تلاش بیشتری معطوف و همواره این تصور را داشته باشند که خود از قربانیان حادثه بوده اند و اگر امروز خود در میان قربانیان بودند چه انتظاری از مسولان داشتند و اینکه انها در قبال همکار خود کرولی که در میان کشته شدگان است وظیفه دارند در نهایت تحت فشار شدید سناتورهای جان بدر برده از مرگی دلخراش ، سناتور جسی هلمز از کمیته روابط خارجی سنا شرط روابط همه جانبه با روسیه را تلاش بوریس یلتسین برای کمک به روشن شدن ماجرا دانست

در 17 ژوئن 1992 یلتسین اعلام کرد که‌پس از تلاشی ناکام در کودتای 1991 تلاشی گسترده برای پیدا نمودن اسناد مربوط به پرواز کره ای نموده است وی گفت اسنادی است ، که کاگ ب به کمیته مرکزی حزب کمونیست اعلام کرده که یک فاجعه رخ داده ، و افزود که اسناد کل فاجعه را روشن میکند ولی متاسفانه این اسناد را مخفی نموده اند و کارمندان ما تا بحال انها را پیدا نکرده اند وی قول داد در صورت کشف اسناد رونوشتی از انها را به دولت کره خواهد داد
در سال 1992 دولت روسیه تمامی خانواده های قربانیان را بعنوان میهمان ویژه کاخ کرملین دعوت و در یک مراسم که در سالن کلیسای سنت کاترین واقع در کاخ کرملین برگزار شد نمونه ای از نسخه کامل مکالمات ضبط شده از کابین هواپیمای 007 و اسناد کامل « پلی ببورو » مربوط به این فاجعه را به انها تحویل داد
همچنین دو نوار از اسناد ، مکالمات ، و برخی دیگر از موارد مربوط به این پرونده در اختیار رییس جمهور کره جنوبی توسط روسیه گرفت

و در نهایت در سال 1993 دولت روسیه ضمن انتقاد شدید و سرزنشت مسولان وقت اعلام کرد که این حادثه یک اشتباه فاحش در انزمان بوده و بعنوان میراث دار شوروی از بازماندگان عذر خواهی کرد و بعلت مشکلات مالی شدید بعنوان غرامت از تسلیحات بجامانده از شوروی مانند تانکهای تی 80 و نفربر پرداخت کرد

همان زمان یلتسین اسناد مهمی در این باره منتشر کرد که نشان میداد وزیر دفاع در یادداشتی به وزارت امورخارجه محل دقیق سقوط هواپیما را اطلاع میداد و خواستار هماهنگ شدن اقدامات را میکرد و پس از ان تصمیم گرفته شد تمامی اسناد و مدارک حادثه جمع اوری و معدوم شوند و برای خریدن وقت لازم هم با براه انداختن عملیات امداد و نجات ظاهری و ایجاد عملیاتی روانی کشورهای دیگر را از محل دقیق هواپیما منحرف کنند و به همین علت یک عملیات امداد و نجات را کمی انسوتر در مرز با ژاپن براه انداختن و نهایتا در 20 دسامبر 1993 اخرین اسناد مهم را که جعبه سیاه هواپیما بود پیدا کردندو علیرغم اینکه در مکالمات رادیویی خلبان هواپیما از ادعای شوروی حمایت و انرا اثبات میکرد ولی دستکم دو بار خلبان سعی کرده بود با رهگیرهای شوروی تملس برقرار کندکه هر دو با پاسخی به درخواست او‌داده نشد و تلاش خلبان برای اثبات غیر نظامی بودن هواپیما با بی توحهی روس ها مواجه شد همچنین در جعبه سیاه هواپیما تمامی عملکرد هواپیما در انزمان ثبت شده بود و به وضوع روشن بودن. چراغ قرمز چشمک زن که نشانه پرواز هواپیمای مسافربری است ثبت شده بود و جمیع این عوامل نشان میداد هواپیما عمدا هدف گرفته شده است مدارکی که با جو پیش امده در واقع میتوانست تیر خلاص را بر پیکر شوروی وارد کند بهمین دلیل تصمیم به مخفی کردن ان گرفتند
همچنین روسیه نوار مکالمات بین فرماندهان را منتشر کرد که به وضوح نشان میدهد ژنرال کرنوکوف تحت هر شرایطی خواستار سرنگونی هواپیما بود که ناشی از رسوایی بزرگی بود که پرواز هواپیما برای واحد او به وجود اورده بود

درد و رنج مسافران

در این بین مسله ای که درد ناک تر از همه است درد و رنجی بی سابقه در سوانح هوایی است است که مسافران این پرواز متحمل شدند ( که قلب من را هم بدرد آورد _مترجم )
در واقع تفاوت این سانحه با سانحه ایران ایر پرواز ۶۵۵ بندرعباس -دوبی در همین نکته است هواپیمای ایرانی جثه کوچکتری داشت و البته با دو تیر موشک بسیار قوی با کلاهکی بسیار بزرگ مورد هدف قرار گرفت بمانند شکار اهویی با یک تفنگ وینچستر بسیار قوی بود که در همان لحظه اولیه کاملا هواپیما تکه تکه شده و مسافران در دم بشهادت رسیدند پیش از مرگ مسافران تنها برای چند لحظه شعله از اتش مشاهده و دیگر هیچ‌

ولی بویینگ 747 کره ای از جثه بسیار بزرگتر و سازه و اسکلتی بمراتب بسیار قویتر از ایرباس ای -300 ایرانی داشت و با این وشچصف هدف دو تیر موشک K-8 با کلاهکی کوچک قرار گرفت که به مثابه شلیک به یک فیل با سلاحی کمری بود که انرا زخمی و تا مدتها سبب کشته شدن ان نمیشود و در تمام این زمان درد و رنجی بدون وصف را به او تحمیل میکند
ایکاش هواپیمای جنگنده دستکم موشک دیگری بعنوان تیر خلاص و از روی ته مانده های وجدان و انسانیت خود به هواپیما شلیک میکرد تا کار مسافران رو زودتر خلاص و از وارد شدن اینهمه رنج پیش از مرگ به مسافران جلوگیری کرد
از زمان اصابت موشکهاتا سقوط هواپیما بیش ازده دقیقه مسافران در بدترین شرایط ممکن بین مرگ و زندگی دست و پا میزدند تخلیه هوای تحت فشار در هواپیما و مکش شدیدی که از حفره هر چه را به بیرون هواپیما میکشید احساس خفگی به کسانی که طریقه استفاده از امکانات هواپیما را نمیدانستند (((( تلاش و تقلای مادران برای نجات اطفال خود و کودکانی که پیش از مادر و جلوی چشم مادر خود مرگ را به آغوش میکشیدند در واقع دو بار رنج مردن را به مادر بخت برگشته تحمیل میکرد و تنها یک مادر میفهمد چه درد و رنجی دارد فرزند انسان جلوی چشمش در حال مرک باشد و مادر تنها نظاره کند ))) به همین دلیل سازمان ایکائو اعلام کرد درد و رنجی که مسافران این هواپیما تحمل کردند در میان تمامی حوادث مشابه بی سابقه بوده

دو شاهد متخصصدر دادگاه شهادت دادند که زر اساس مدارک و تحقیقات انها متاسفانه پس از اصابت موشک ها تمامی مسافران هواپیما از حادثه جان سالم بدر برده بودند این دو شاهد در مقابل نانومی ریس بوچوالد قاضی پرونده که یکی از انها کاپیتان جیمز مک کینز تجربه خلبانی در حادثه مشابهی را داشت بودندو دیگر کارشناس ارشد ایکائو که اعلام کردند از لحظه اثابت تا لحظه نابودی 12 دقیقه مسافران کاملا اگاه بودند که چه حوادثی در حال وقوع است و رها کردن انها به منزله زخمی عمیق و درناک به نزدیک به 300 نفر انسان بی گناه بود و انها را رها کنی تا کم کم و با حداکثر درد بمیرند و این غیر انسانی ترین و حیوانی ترین جنایتی است که تا بحال وقوع ان را شنیده ام و تنها انسانهایی سادیسمی و دارای عقده حقارت که در کودکی مورد آزار جنسی هولناکی قرار گرفته قادر به انجام چنین رفتار حیوانی است ، سازمان هواپیمایی کره نیز بخاطر این موضوع دو برابر حد معمول به خانواده ها غرامت پرداخت کرد در نهایت هرگز اجساد این مسافران بخت برگشته بدست نیامد که نشان میداد همان زمان معدوم شده و از بین برده شده اند حال اینکه دفن شدند یا سوزانده شدند و ایا کسی زنده مانده بود یا خیر هیچکس نفهمید
در نهایت هرگز مسافران پیدا نشدند و نظریه های مختلفی برای ان ارائه شد که از مهمترین ان کنده شدن بینی و دم هواپیما و تبدیل بدنه هواپیما به تونل بادی که که مسافران را در اقیانوس پخش کرد ولی بازهم باید دستکم اجسادی پیدا میشد

شوروی پس از حادثه

این ماجرا حادثه ای بود که میتوانست برای هر کشوری پیش بیاید و روسها هم جزئی از همه بودند گو اینکه بعد از فوروپاشی شوروی معلوم شد امریکایی ها هم بی تقصیر نبوده اند ولی از بخت بلند انها حماقت های پی در پی روسها سبب میشود تمامی ابعاد حادثه به گردن روسها بیفتد و برای ایالات متحده تمامی حادثه تبدیل به یک فرصت استثنایی میشودکه بی اغراق فروپاشی شوروی را کلید زد
این حادثه از یک حمله هسته ای تبعات گسترده تری برای شوروی داشت و این کشور پس از ان از یک ابرقدرت باشکوه و قدرتمند تبدیل به یک کشور منفعل و منزوی تبدیل شد که ختی متحدان درجه اول ان در ورشو این کشور را مسبب هدایت انها به یک جنگ ویرانگر و بیهوده میدانستند و دیگر علاقه ای به اتحاد با این کشور نداشتند

در داخل شوروی و در کادر رهبری این کشور دو دستگی وحشتناکی به وجود امد و برخی تصمیات در مورد این حادثه سبب شد کادر رهبری شوروی برعلیه یکدیگر جنگی پنهان را شروع کنند که مانند موریانه بجان تار و پود این ابر قدرت افتاد تا تنها قویترین امپراطوری دنیا ۹ سال دوام بیاورد

امریکا در این حادثه بیشترین منفعت را برد رقیب قدرتمند خود را بدون شلیک یک گلوله برای همیشه از پا دراورد و استقرار موشک های پرشنیگ که تا پیش از ان از ترس واکنش شوروی با مخالفت متحدان اروپایی مواجه شده بود را مستقر نمود بدون اینکه شوروی تحت تاثیر موج شدیدی که بر علیه این کشور بوجود امده بود بتواند اقدامی کند
در واقع شوروی انقدر برای جلوگیری از صدور بیانیه ها و قطعنامه های شوروای امنیت و مجمع عمومی در مورد هواپیما از حق وتو استفاده کرد که در سایر موارد مجبور به انفعال بود زیر اعتبار این کشور بعنوان کشوری که صلاحیت داشتن چنین امتیازی را دارد بشدت زیر سوال رفته بود
ابر فدرتی که تا قبل از این حادثه ناتو را زیر سایه اقتدار خود قرار داده بود ( با توجه به اینکه پیمان ناتو‌ از تعداد زیادی از قویترین کشورهای دنیا تشکیل شده بود و پیمان ورشو تنها شوروی را بعنوان قدرتی قابل تامل داشت و با این وجود بازهم غرب از قابلیت های نظامی شوروی میترسید ) تا حد کشوری مفلوک که هیئت نمایندگی ان برای شرکت در جلسات سازمان ملل باید به مکزیک میرفت و از انجا توسط کشور بی نام و نشان مکزیک متوسل میشد
اشتباه روسها یا بهتر بگوییم حماقت روسها تلاش در پاک کردن اثار جرم بود اگر انها با صداقت اعلام میکردند حادثه بر اثر اشتباه انها رقم خورده و ضمن عذرخواهی برای روشن شدن ابعاد ماجرا تلاش میکردند این مشکلات برایشان رقم نمیخورد
در واقع روسها بیمناک بودند ایالات متحده که نفوذ زیادی در سازمانهای جهانی دارد تحت پوشش این سانحه و در قالب تحقیقات اقدام به جاسوسی از اطلاعات سری این کشور کند

درانزمان ایالات متحده فشار روانی وحشتناکی را به شوروی وارد کرده بود با این امید که این فشار روانی باعث لغزش پای روسها شود

بعد از فروپاشی شوروی خلبان سوخو15 که همکنون هم ساکن مسکو است  بیان کرد که، من همان زمانی که در پایگاه فرود امدم طی تماس تلفنی متوجه شدم چه شده،همان زمان ارزو کردم ای کاش یک بمب افکن استراتژیک خودی را سرنگون کرده بودم.. ولی بعدها گفت از انجایی که هواپیماهای ار سی135 امریکا در ان حوالی همیشه گشت میزدند من فکر میکردم این هواپیمای یکی از انها است زیرا خبانان شوروی دقیقا هواپیماهای غربی از جمله تایپ های تجاری را نمی شناختند از این رو تفاوت  ار سی135(که یک هواپیمای جاسوسی بر اساس بدنه بوئینگ707 بود)و یک هواپیمای تجاری بوئنیگ747 را متوجه نشدم

مقالات مشابه

سرنگونی ایرباس ایرانی توسط امریکا

سرنگونی بوئینگ 727 لیبی توسط اسرائیل

سرنگونی بوئینگ777 مالزی در شرق اکرائین

لینک منبع

درباره ی amir-moazeni1

همچنین ببینید

اخبار نظامی جهان-تاریخ انتشار:1402/12/25

لاکهید مارتین دسته نخست موشک‌های پدافندی پاتریوت ۳ را تحویل بحرین داد…بحیرن در سال 2019 …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *