خانه / دسته‌بندی نشده / امپراتوری عثمانی از آغاز تا سقوط(قسمت نوزدهم)

امپراتوری عثمانی از آغاز تا سقوط(قسمت نوزدهم)

وقتی ترس از اتحاد با آلمانی ها به نفع یهودیان می شود

زمانی که دولت بریتانیا رسما حمایت های خود از تشکیل دولت یهودی در فلسطین را اعلام کرد بسیاری تصور می کردند هدف این کشور از اعلام حمایت از دولت یهودی به منظور تسلط بر سرزمین استراتژیک فلسطین است اما این همه ماجرا نبود. در واقع وزارت خارجه سعی داشت از این اعلامیه به منظور خنثی سازی سیاست های آلمان در خاورمیانه هم استفاده کند. در واقع دولت لوید جرج تصور می کرد متفقین می توانند از اقلیت یهودیان پرشمار روسیه به عنوان طرفداران خود استفاده کنند و با صدور اعلامیه بالفور و راضی کردن یهودیان روسیه و لهستان دولت جدید روسیه را در جبهه متفقین نگه دارند. مطالب چاپ شده در مطبوعات آن روزهای آلمان هم بلافاصله اثبات کرد نگرانی دولت بریتانیا بی مورد نبوده است. در ژوئن 1917 وایزمن یک نسخه از یک روزنامه آلمانی را برای وزارت خارجه فرستاد که در آن به طور مستقیم ضمن اشاره به احتمال فراوان حمایت دولت انگلستان از یهودیان پیشنهاد کرده بود دولت امپراتوری آلمان باید در این کار پیش دستی کند، انتشار این خبر باعث هراس بالفور شد.او معتقد بود علاوه بر خطر احتمالی حمایت آلمانی ها از یهودیان، ممکن است به زودی یهودیان روس هم تبدیل به یک نیروی ضد متفقین شوند. بالفور هشدار داد نباید کاری کرد که یهودیان و صهیونیست ها به آغوش آلمانی ها پناه ببرند.

نقشه مناطق سکونت یهودیان در روسیه. در طی جنگ جهانی اول متفقین و متحدین هر دو سعی در جلب نظر یهودیان روسیه به نفع خود داشتند
نقشه مناطق سکونت یهودیان در روسیه. در طی جنگ جهانی اول متفقین و متحدین هر دو سعی در جلب نظر یهودیان روسیه به نفع خود داشتند

او مدعی بود نظریه تشکیل کشور یهودی و جنبش صهیونیستی ریشه آلمانی – اتریشی دارد و ممکن است به زودی به ریشه خود بازگردد. بدین ترتیب فشار های بالفور و لرد گراهام برای صدور اعلامیه حمایت از یهودیان بیش از پیش افزایش یافت تا جایی که در 26 اکتبر روزنامه تایمز از تعلل دولت برای صدور اعلامیه حمایت از یهودیان انتقاد کرد. روزنامه تایمز هشدار داد هرلحظه تعلل در صدور این اعلامیه می تواند منجر به همراهی یهودیان با آلمانی ها شود.

صدور اعلامیه بالفور
در نهایت در روز 31 اکتبر دولت بریتانیا به رغم مخالفت های فراوان لرد کرزن و لرد مانتگیو اجازه صدور اعلامیه بالفور را صادر کرد. در همان روز مارک سایکس ذوق زده نزد خائیم وایزمن رفت و خبر صدور اعلامیه حمایت از یهودیان را به او داد. با وجود این وایزمن بعد از خواندن این اعلامیه آن را بسیار آبکی و ضعیف دانست.در این اعلامیه که بعدها به اعلامیه بالفور معروف و در روز 2 نوامبر 1917 به طور رسمی منتشر شد لرد بالفود بالفور خطاب به لرد روتچیلد یکی از ثروتمند ترین یهودیان اروپا نوشته است : لرد روتچیلد عزیزم بی نهایت مفتخرم از جانب دولت بریتانیا به اطلاع شما برسانم که اعلامیه حمایت از آمال صهیونیستی تسلیم کابینه شد و به تصویب رسید.
دولت بریتانیا بعد از انتشار این اعلامیه تصور نمی کرد اعراب از خود مخالفتی نشان دهند. در واقع آنها کشور فرانسه را اصلی ترین مخالف این طرح می دانستند.

بیانیه بالفور منتشرشده در روزنامه تایمز
بیانیه بالفور منتشرشده در روزنامه تایمز

بعدها لوید جرج نوشت : ظاهرا سران عرب آن قدرها هم غصه فلسطین را نمی خوردند.
جرج همچنین مدعی شده که در آن روزها دولت اش طرح ایجاد یک کشور یهودی را به ملک حسین و فرزندش شاهزاده فیصل اطلاع داده بود. جرج به آنها گفته بود ما نمی توانستیم رضایت اعراب فلسطین را بگیریم چون آنها با ما در جنگ بودند.

صدور اعلامیه بالفور و راضی شدن دولت آمریکا به حمایت از دولت یهودی

اعلامیه بالفور در یکی از جنجالی ترین ماه های سیاسی آن روزهای اروپا منتشرشد. دقیقا در زمانی که کابینه جنگی دولت جرج مشغول نوشتن اعلامیه حمایت از یهودیان بود در روسیه لنین و تروتسکی با طراحی انقلاب کمونیستی –بلشویکی اکتبر در حال عوض کردن مسیر تاریخ روسیه بودند. به همین خاطر صدور این اعلامیه بلافاصله تحت تاثیر اخبار انقلاب کمونیستی در روسیه قرار گرفت. دولت لوید جرج همچنان امیدوار بود یهودیان روسیه به زودی به نفع متفقین با آلمان ها و دولت کمونیستی جدید روسیه وارد مبارزه شوند. یک ماه بعد از انتشار رسمی اعلامیه بالفور فدراسیون صهیونیستی انگلستان در اپرا خانه لندن یک جشن مفصل برگزار کرد. افرادی نظیر مارک سایکس، لرد رابرت سیسیل،یک نفر از رهبران ناسیونالیست عرب، نمایندگانی از ارمنستان و یک مسیحی اهل سوریه جزو مهمانان و سخنرانان آن بودند. یکی از نکات جالب توجه این مراسم تاکید بر لزوم همکاری بین اعراب ، یهودیان و ارامنه بود!
به عقیده لوید جرج صدور اعلامیه بالفور تاثیر فراوانی در سرنوشت جنگ داشت چرا که می توانست بسیاری از یهودیان طرفدار آلمان را به طرف متفقین بکشاند. صدور اعلامیه بالفور مخالفت خارجی چندانی را برنینگیخت. چرا که دولت بریتانیا به طور گسترده ایی با کشورهای ایتالیا، فرانسه ، آمریکا و حتی واتیکان رایزنی سیاسی انجام داده بود.

تاثیر اعلامیه بالفور در آمریکا

صدور اعلامیه بالفور و حمایت بریتانیا از تشکیل کشور یهودی تاثیر فراوانی در افزایش طرفداران جنبش صهیونیسم در آمریکا داشت. در سال آغازین جنگ اول از بین سه میلیون یهودی مقیم آمریکا تنها 12 هزار نفر طرفدار فدراسیون صهیونیسم بودند و در صندوق آن تنها 15 هزار دلار بودجه وجود داشت. اما با گرایش پیدا کردن افرادی مانند قاضی براندیس که ریاست حوزه قضایی بوستون را به عهده داشت و همچنین صدور اعلامیه بالفور تعداد صهیونیست های آمریکا به سرعت رشد کرد و تا سال 1919 به 150 هزار نفر هم رسید. در واقع براندیس یکی از مشاوران نزدیک ویلسون بود که نفوذ فراوانی بر روی رییس جمهور وقت آمریکا داشت. نفوذ براندیس باعث شد تا ویلسون در سپتامبر 1918 رسما حمایت خود را از تشکیل دولت یهودی در فلسطین اعلام کند.

وودر ویلسون رییس جمهور وقت آمریکا. او مواضع محتاطانه ایی در قبال دولت یهودی داشت
وودر ویلسون رییس جمهور وقت آمریکا. او مواضع محتاطانه ایی در قبال دولت یهودی داشت

تغییر سیاست های خاورمیانه ای بریتانیا

تا سال 1917 سه سال خونین از آغاز جنگ جهانی اول می گذشت. سیاستمداران بریتانیایی بعد از ماه ها خطا و اشتباهات سیاسی نظامی اکنون متوجه اهمیت فراوان بین النهرین، فلسطین و حتی شرق آفریقا شده بودند. برخلاف ماه های آغازین جنگ اکنون دولت بریتانیا هیچ تمایلی به نابودی کامل دولت امپراتوری آلمان نداشت و حتی حفظ آلمان را برای موازنه قدرت در اروپا لازم می دانست. به نظر لوید جرج تسلط بر خاورمیانه حلقه مفقوده زنجیره مستعمرات بریتانیا از استرالیا تا هندوستان و آفریقای جنوبی بود. همین تغییر سیاست های امپراتوری بریتانیا در منطقه خاورمیانه تاثیر مستقیمی بر دولت عثمانی گذاشت. درحالی که نیروهای ژنرال موری در اطراف غزه مشغول درجا زدن بودند ژنرال مود در عراق پیروزی های خیره کننده ای به دست آورد و حتی مرگش هم نتوانست جلوی پیروزی ارتش در بین النهرین را بگیرد. در نهایت با تصرف بغداد انگلستان اولین جای پای خود را در سرزمین های عربی خاورمیانه به دست آورده بود. اگرچه بغداد در اهداف راهبردی جنگ جهانی جای چندانی نداشت اما تصرف پایتخت افسانه ای مشرق زمین اعتماد به نفس لوید جرج را چند برابر کرد.

از مشکلات عراق تا فعالیت اطلاعاتی بریتانیا در فلسطین
بعد از تصرف عراق برسراداره این منطقه اختلافات فراوانی بروز کرد. دولت نایب السلطنه هند عراق را در حوزه نفوذ و قدرت خودش می دانست. اما سایکس و اداره عربی اش از دولت هند متنفر بودند. سایکس در یادداشتی به دولت هشدار داد اگر اداره امور عراق را به هند بسپارید با انبوهی از سیاست های کهنه سیاه و سفید سروکار خواهید داشت. عربها را نمی توان آن طور سیاه و سفید اداره کرد. در نهایت دولت بریتانیا طی یک اعلامیه خطاب به مردم عراق اعلام کرد به زودی امور این منطقه به دست اعراب سپرده خواهد شد. رویای سایکس تشکیل یک اتحادیه عربی در خاورمیانه بود. سایکس در حالی رویای تشکیل یک کشور واحد عربی را در سر می پروراند که به هیچ وجه اختلافات مذهبی ،نژادی و حتی اجتماعی اقوام مختلف خاورمیانه را در نظر نگرفته بود. اراده دولت بریتانیا برای اجرای سیاست های سایکس در کشور ناهمگون عراق به زودی باعث بروز سردرگمی در این منطقه شد. دولت انگلستان در حالی مدعی بود برای اشغال عراق نیامده که هیچ طرح و برنامه مشخصی برای ایجاد این حکومت عربی وجود نداشت.

سرپرسی سایکس افسر کهنه کار ارتش بریتانیا. او در مورد سرزمین تازه اشغال شده عراق به لندن هشدار داد
سرپرسی سایکس افسر کهنه کار ارتش بریتانیا. او در مورد سرزمین تازه اشغال شده عراق به لندن هشدار داد

منطقه ای که انگلیسی ها اشغال کرده بودند شامل هزاران نفر عرب، ترکمن و کرد سنی ،شیعه،مسیحی و یهودی بود. کابینه جنگی بریتانیا و در راس آنها لرد کرزن عقیده داشتند باید به زودی سربازان هندی از عراق خارج شوند اما هیچ نیروی نظامی جایگزینی برای آنها وجود نداشت. در نهایت چون نیرویی برای اداره عراق وجود نداشت سربازان هندی در عراق باقی ماندند. اما باقی ماندن سربازان بریتانیایی و هندی عراق وجهه بدی برای دولت این کشور ایجاد کرد. چرا که به اعراب نشان داد این کشور اروپایی نه برای آزادی مردم خاورمیانه بلکه برای جایگزینی دولت عثمانی آمده است.

آغاز دوباره نبرد در خاورمیانه و تصرف فلسطین
درحالی که دولت بریتانیا مشغول طراحی سیاست های جدید خود در منطقه خاورمیانه و جلب نظر یهودیان جهان بود بار دیگر تصرف فلسطین در دستور کار ارتش بریتانیا قرار گرفت. لوید جرج بعد از برکنار کردن ژنرال موری ، ژنرال آلنبی رادر ژوئن 1917 به عنوان فرمانده جدید نیروهای بریتانیا در خاورمیانه منصوب کرد. آلنبی به عنوان فرمانده سواره نظام در جبهه فرانسه عملکرد درخشانی از خود به جای گذاشته بود. لوید جرج ابتدا به آلنبی ماموریت تسخیر فلسطین را داد و سپس از او درخواست کرد تا پیش از فرا رسیدن کریسمس شهر بیت المقدس یا اورشلیم را تصرف کند. ژنرال آلنبی در بدو ورود به خاورمیانه سیستم فرماندهی نیروهای بریتانیایی را متحول کرد. او ابتدا سرهنگ ریچارد ماینرتسهاگن را به عنوان فرمانده جدید بخش اطلاعات نیروهایش برگزید و بخش سیاسی را هم به ویندم دیدز که سال ها در عثمانی به عنوان افسر ژاندارمری خدمت کرده بود سپرد. ماینرتسهاگن در روزهای آغازین سمت جدیدش به شدت با یهودیان مخالف بود. اما با نفوذ یکی از دوستان و همکاران اش به نام آرون آرونسون نظر او نیز کم کم تغییر کرد.
آرونسون هدایت یک شبکه جاسوسی فعال از یهودیان در خاک فلسطین را در اختیار داشت و بدین ترتیب توانست به سرعت تبدیل به دست راست اداره اطلاعات ارتش بریتانیا در خاورمیانه تبدیل شود.
از فشار جمال پاشا بر روی یهودیان تا پررنگ شدن نقش شاهزاده فیصل در تصرف فلسطین
سیاست های نسنجیده عثمانی در فلسطین
به غیر از تحرکات گسترده دولت بریتانیا برای تسخیر فلسطین مقامات دولت عثمانی هم با انجام سیاست های عجیب و غریب و نسنجیده خود کم کم زمینه تسخیر فلسطین را فراهم می کردند. جمال پاشا فرماندار وقت سرزمین های عربی شامل سوریه و فلسطین ، پیش از آغاز حمله ژنرال آلنبی به فلسطین در ماه آوریل 1917 دست به یک اقدام عجیب زد. جمال پاشا در ایام عید فطیر یا پسح که از مهم ترین اعیاد مذهبی یهودیان بود فرمان اخراج تمام یهودیان و حتی عرب تبارهای شهر یافا را صادر کرد. ناگهان صدها خانواده یهودی و عرب از یافا اخراج شدند. جمال پاشا به اخراجیان گفت می توانند به سوریه بروند. او همچنین وعده داد به زودی قصد دارد تمام جمعیت غیر نظامی بیت المقدس را نیز که بیشتر آنها یهودی بودند از این شهر اخراج کند. به محض اعلام این خبر وزارت امورخارجه آلمان با مداخله مستقیم مانع از اجرای این تصمیم گردید. در اکتبر 1917 شبکه جاسوسی آرونسون در فلسطین لو رفت و بسیاری از افراد آن از جمله خواهر آرونسون دستگیر شدند.

جمال پاشا فرماندار وقت شام و فلسطین. او قصد اخراج تمام مهاجران یهودی را داشت که با فشار دولت آلمان منصرف شد
جمال پاشا فرماندار وقت شام و فلسطین. او قصد اخراج تمام مهاجران یهودی را داشت که با فشار دولت آلمان منصرف شد

بسیاری از این جاسوسان شکنجه و اعدام شدند. بازهم جمال پاشا به فکر انتقام گیری از یهودیان افتاد که این بار هم مداخله دولت آلمان مانع از اجرای این اتفاق شد. اگرچه کشتاری از یهودیان بیت المقدس صورت نگرفت اما در نهایت تا پایان سال 1917 تنها یک سوم از جمعیت یهودیان شهر زنده ماندند و بقیه در اثر بیماری و گرسنگی مردند.

اعتماد آلنبی به نیروهای فیصل

با وجود لو رفتن شبکه جاسوسی یهودیان ، ماینرتسهاگن تحت تاثیر فداکاری یهودیان قرار گرفت. پیش از آغاز حمله ارتش بریتانیا به فلسطین ادوارد لارنس با کمک نیروهای قبایلی عرب بندر عقبه را تصرف کرد و بدین ترتیب برای اولین بار شورشیان عرب به میدان واقعی جنگ انگلیس و عثمانی رسیدند. لارنس بعد از تصرف نسبتا آسان عقبه نزد آلنبی رفت و به او وعده داد یک گروه از سواران عرب می توانند در فتح فلسطین بسیار موثر باشند. آلنبی این طرح را پذیرفت و تصور می کرد این سواران بتوانند به عنوان جناح راست ارتش بریتانیا در حمله به فلسطین عمل کنند. با وجود لافزنی های لارنس اداره عربی وزارت خارجه معتقد بود سوارکاران عرب به هیچ وجه توانایی ایستادگی در برابر نیروهای حرفه ای ارتش عثمانی و آلمانی های مستقر در منطقه را ندارند. اداره عربی هشدار داد استفاده از اعراب بادیه نشین یاغی حجاز برضد اعراب شهرنشین و متمدن ساکن فلسطین و شام می تواند باعث نارضایتی آنها برضد دولت بریتانیا شود. آلنبی که از ضعف نیروهای شاهزاده فیصل نگران بود صدها سرباز شورشی و فراری اهل سوریه را در اختیار او قرار داد. برای افزایش اعتبار و وجهه شاهزاده فیصل به او درجه ژنرالی ارتش بریتانیا داده شد و تحت فرماندهی آلنبی قرار گرفت.

شاهزاده فیصل در پاریس. از بین فرزندان ملک حسین بریتانیا تنها روی فیصل حساب باز کرده بود
شاهزاده فیصل در پاریس. از بین فرزندان ملک حسین بریتانیا تنها روی فیصل حساب باز کرده بود

ارتش بریتانیا بعد از دو شکست در نبردهای اول و دوم غزه وضعیت بسیار شکننده ایی در خاورمیانه داشت. در واقع نیروهای EEF بسیار خوش شانس بودند که نیروهای عثمانی بعد از پیروزی در نبرد های غزه دست به یک حمله سراسری برضد آنها نزدند. درواقع بعد از پایان این درگیری ها دو طرف در یک خط دفاعی 48 کیلومتری در حد فاصل غزه تا بئرشبع در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. 5 سپاه از ارتش چهارم عثمانی وظیفه دفاع از فلسطین و شام را به عهده داشتند و تعداد نیروهای آنها 174 هزار سرباز به همراه 187 توپ سنگین بود. انور پاشا و ستاد ارتش عثمانی برنامه های مفصلی برای ارتش چهارم تدارک دیده بودند. آنها قصد داشتند بعد از پیروزی در خاک فلسطین و عقب راندن نیروهای بریتانیایی از این این ارتش برای تصرف مجدد بغداد و بین النهرین و حتی اشغال ایران استفاده کنند. ژنرال فون کرسنشتاین از ارتش آلمان تقاضای نیروی کمکی کرد. تعدادی از سربازان اشتروم تروپا یا سربازان نخبه ارتش آلمان را به فلسطین احضار کرد. ارتش عثمانی هم تعدادی از افسران باتجربه خود که سابقه جنگیدن در جبهه گالیسیا و رومانی را داشتند به منطقه فرستاد. این افراد قرار بود برای آموزش و تجدید سازمان نیروها عازم فلسطین شوند. در مقابل نیروهای واکنش سریع مصر یا EEF وضع بشدت نابسامانی داشتند. در مجموع دو نبرد غزه حدود ده هزار سرباز کشته شده بودند و این نیروها در صورت هجوم نیروهای عثمانی با مشکلات جدی مواجه می شدند.

نیروهای واکنش سریع یا EFF بعد از دوشکست متوالی در غزه در بدترین شرایط به سر می بردند
نیروهای واکنش سریع یا EFF بعد از دوشکست متوالی در غزه در بدترین شرایط به سر می بردند

پروازهای شناسایی دو طرف از ماه آوریل بار دیگر آغاز شد و عکس های هوایی از غزه و بئرشبع مورد بررسی مهندسی ارتش قرار گرفت. حضور ژنرال آلنبی در راس فرماندهی نیروها سرآغاز یک سری تحولات گسترده در نیروهای EEF شد. علی رغم تلاش های آلنبی و تقویت نسبی نیروها تا اوایل تابستان اوضاع جوی به هیچ وجه برای انجام عملیات جدید مساعد نبود. گرد و غبار شدید و درجه حرارتی که در تابستان آن سال از 45 درجه هم فراتر می رفت اوضاع را برای زندگی سربازان مستقر در صحرای سینا و نزدیکی صحرای نقب بسیار سخت کرده بود. نیروهای بریتانیایی حتی از نظر جیره غذایی در عملیات های گشتی هم اوضاع چندان خوبی نداشتند.

آغاز دوباره درگیری ها در فلسطین

دولت عثمانی در ماه ژوئن ارتش ایلدیریم یا به قول آلمانی ها ارتش F را با کمک و فرماندهی ژنرال فون فالکنین در فلسطین تشکیل داد. وظیفه این ارتش حمایت و تقویت نیروهای فون کرسنشتاین بود. در طرف مقابل هم نیروهای بریتانیایی مشغول تقویت خود بودند. جابه جایی و استقرار نیروهای بریتانیا و عثمانی تا ماه اکتبر طول کشید. ژنرال آلنبی دو ستاد مجزا برای نیروهایش ایجاد کرد. اولین ستاد در شهر قاهره و دومین ستاد هم در شهر خان یونس مستقر شد. تا ماه اکتبر تعداد سربازان بریتانیایی به 50 هزار نفر رسید و اکنون این نیروها آماده تصرف فلسطین بودند.

نیروهای کمکی ارتش ایلدیریم در راه فلسطین
نیروهای کمکی ارتش ایلدیریم در راه فلسطین

شاهکار اطلاعاتی ماینرتسهاگن

در پاییز 1917 ارتش بریتانیا خود را برای حمله به فلسطین آماده می کرد و ترکها به خوبی متوجه این مسئله شده بودند و نیروهای مدافع غزه به خوبی تقویت شده و آماده استقبال از نیروهای متفقین بودند. در واقع فرمانده هان آلمانی و ترک توقع داشتند ارتش بریتانیا حمله خود به فلسطین را از غزه که دروازه طبیعی این منطقه است آغاز کند اما ژنرال آلنبی و رییس بخش اطلاعاتی اش برنامه های دیگری داشتند.

از فریب اطلاعاتی نیروهای ترک تا آغاز نبرد بئرشبع

آلنبی به خوبی از این باور متحدین استفاده کرد . ماینرتسهاگن در روز 10 اکتبر به نزدیکی مناطق تحت تصرف ترکها رفت و از دور توسط یک سواره گشتی عثمانی مورد هدف قرار گرفت. او ظاهرا زخمی شده و با انداختن یک کیسه خون آلود از منطقه گریخت. در آن کیسه اسناد به ظاهر محرمانه ایی وجود داشت که شامل نقشه های ارتش بریتانیا برای حمله به غزه و تصرف آن بود. عملیات فریب به خوبی انجام شده بود. لوید جرج بعدها درباره ماینرتسهاگن نوشت : تدبیر او بود که جنگ را برد او یکی از قابل ترین و موفق ترین مغزهای ارتش ما بود. جالب اینکه این افسر زبده اطلاعاتی در طول خدمتش هیچ گاه از درجه سرهنگی بالاتر نرفت.

حضور ژنرال کارکشته ایی مثل آلنبی در کنار یک شبکه جاسوسی کارآمد روند جنگ در فلسطین را تغییر داد
حضور ژنرال کارکشته ایی مثل آلنبی در کنار یک شبکه جاسوسی کارآمد روند جنگ در فلسطین را تغییر داد

نبرد ال باقریج
در تاریخ 27 اکتبر 1917 پیشروی نیروهای آنزاک به فرماندهی ژنرال کاول استرالیایی آغاز شد. این نیروها شروع به پیش روی به سمت منطقه ال باقر در جنوب صحرای نقب کردند. ژنرال فون فالکنین بلافاصله فرمان پیشروی نیروهای ترک و آلمانی ارتش ایلدیریم را به سمت نیروهای آنزاک صادر کرد. 3000 هزار سرباز و 1200 سواره نظام وارد معرکه شدند. نبرد اصلی در ساعت 4:10 صبح آغاز شد. نیروهای آنزاک از پشتیبانی نیروهای هوایی سلطنتی برخوردار بودند و عملکرد بسیار خوبی در این نبرد از خود نشان دادند. تا روز سی اکتبر نبرد به سود نیروهای آنزاک به پایان رسید و ژنرال کاول یک پیروزی دیگر برای ارتش بریتانیا به ارمغان آورده بود. .

نبرد بئرشبع

قبل از آغاز عملیات اصلی نیروهای آلنبی ، سواره نظام عرب شاهزاده فیصل عملیات پارتیزانی خود را در جناح راست نیروهای عثمانی آغاز کرد. آلنبی به سرهنگ لارنس دستور داده بود پیش از شروع حمله اصلی با بمب گذاری در مسیرهای ریلی ، خطوط ارتباطی نیروهای عثمانی با بیت المقدس را بمب گذاری قطع کنند. اگرچه نیروهای فیصل در این بمب گذاری ها موفق ظاهر نشدند اما ورود سربازان عرب به معرکه درگیری های عثمانی و بریتانیا شهرت سرهنگ لارنس را چند برابر کرد. با این حال طبق گزارش وزارت امور خارجه آمریکا سربازان عرب فیصل همچنان از جنگیدن به سبک سربازان منضبط عاجز بودند.
نقشه اصلی ژنرال آلنبی این بود که به جای حمله بیهوده به دژ مستحکم غزه به شهر بئرشبع حمله کند. این شهر در جنوب صحرای نقب قرار داشت و تا اوایل تابستان 1917 مقر نیروهای آلمانی به شمار می رفت. اما با آغاز بمباران های مداوم هوایی بریتانیا این نیروها به منطقه هوج منتقل شدند. دفاع از بئرشبع توسط عصمت پاشا(عصمت اینونوی آینده که به عنوان ریس جمهور ترکیه انتخاب شد) به ارتش سوم واگذارشده بود. این نیروها در جریان نبرد گالیپولی به خوبی در برابر نیروهای انگلیسی جنگیده بودند. آلنبی سیستم فرماندهی و سازماندهی خود در فرانسه را در منطقه خاورمیانه هم پیاده کرد و بسیاری از نیروهای باتجربه آنزاک را به خط مقدم نبرد منتقل کرد.

منطقه بئرشبع در 1917. حمله آلنبی به این منطقه ترکها را غافل گیر کرد
منطقه بئرشبع در 1917. حمله آلنبی به این منطقه ترکها را غافل گیر کرد

از روز 24 اکتبر تحرکات ارتش بریتانیا برای حمله به بئرشبع آغاز شد. اما عملیات فریب همچنان ادامه داشت. از روز 27 اکتبر کشتی های جنگی انگلیسی و فرانسوی شروع به بمباران غزه کردند، این مسئله باعث شد تا بازهم نیروهای ترک تصور کنند غزه هدف حمله ارتش بریتانیا خواهد بود. ژنرال آلنبی به سرعت به دنبال تهیه تدارکات آغاز عملیات فتح فلسطین بود و حتی جیره های غذایی سربازان بریتانیا را که تا آن روز چندان مناسب نبود تغییر داد.

آغاز نبرد بئرشبع

حمله به بئرشبع از ساعت 17 روز 30 اکتبر آغازشد. 47 هزار سرباز بریتانیایی تنها 4500 نیروی مدافع به فرماندهی فوزی پاشا را در مقابل خود داشتند. فرماندهی نیروهای مهاجم به عهده ژنرال چتوود بود. برخلاف نبردهای قبلی تقریبا تمامی توپخانه سنگین ارتش با نسل اول کامیون های نظامی معروف به هولت تراکتور به خط مقدم منتقل شده بودند و بلافاصله شروع به گلوله باران شدید بئرشبع کردند. حمله با بمباران توپخانه نیروهای EEF آغاز شد آتش سهمگین توپخانه باعث درهم شکسته شدن مقاومت ترکها شد. اگرچه عصمت پاشا بلافاصله سه گردان نیروی کمکی برای مدافعان بئرشبع فرستاد اما هیچ فایده ای نداشت و نیروهای ترک سراسیمه و آشفته شهر را تسلیم کردند. بلافاصله بعد از اشغال شهر ژنرال آلنبی به نیروهایش دستور داد به سرعت جاده های منتهی به اورشلیم را تصرف کنند. هواپیماهای گشتی نیروی هوایی متوجه یک کمپ بزرگ از نیروهای ترک در غرب شهر و منطقه تل صلاح شدند و وجود آن را به نیروهای آلنبی گزارش دادند. بلافاصله نیروهای آنزاک به منطقه تل صلاح اعزام شدند چرا که این کمپ دقیقا در جاده اورشلیم قرار گرفته بود.

ژنرال چتوود از فرماندهان نبرد بئرشبع
ژنرال چتوود از فرماندهان نبرد بئرشبع

نبردهای خونین در اطراف بئرشبع

مقاومت نیروهای ترک در منطقه تل صلاح بسیار شدید بود. به همین خاطر بلافاصله نیروی کمکی برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد. اگرچه تل صلاح تا روز 21 اکتبر سقوط کرد اما نیروهای عثمانی دست بردار نبودند دوباره یک پاتک گسترده برضد نیروهای آنزاک ترتیب دادند . این حمله بسیار سنگین بود و با پشتیبانی هوایی انجام شد. در نهایت ژنرال چتوود شخصا راهی منطقه درگیری شد. حملات هوایی ارتش عثمانی منجر به کشته شدن حدود 30 سرباز استرالیایی شد. همزمان عصمت پاشا دستور عقب نشینی از بئرشبع را نیز صادر کرد و به محض این عقب نشینی توپخانه عثمانی شروع به گلوله باران منطقه کرد. ژنرال النبی که ستاد خود را در منطقه ال باقر مستقر کرده بود به ژنرال کاوول دستور داد تا بئرشبع و مناطق اطراف آن را به سرعت پاکسازی کند. چهار تیپ سواره نظام برای کاوول فرستاده شد. کاوول به سرعت شروع به پاکسازی مواضع دفاعی ترکها در اطراف شهر کرد. هنگ سواره نظام استرالیا از خود شجاعت فراوانی نشان داد و در نهایت تمام سربازان ترک از اطراف شهر پاکسازی شدند. در جریان تصرف بئرشبع و پاکسازی اطراف آن 1500 نفر از سربازان عثمانی اسیر و 500 نفر نیز کشته شدند. تلفات نیروهای بریتانیایی نیز 200 کشته بود. نبرد بئر شبع به یک نقطه عطف در تاریخ نظامی استرالیا تبدیل شد چرا که اولین پیروزی زمینی این کشور در جریان جنگ جهانی اول محسوب می شد.

سواره نظام استرالیا. این نیروها نقش بسیار مهمی در پیروزهای بریتانیا در فلسطین داشت
سواره نظام استرالیا. این نیروها نقش بسیار مهمی در پیروزهای بریتانیا در فلسطین داشت

سومین شکست بریتانیا در غزه
نیروهای ارتش بریتانیا تحت فرماندهی ژنرال آلنبی بعد از تصرف بئرشبع به سرعت شروع به پیشروی در خاک فلسطین کردند. در واقع آلنبی منتظر کمک های مبارزان عرب شاهزاده فیصل نماند. از روزهای پایانی ماه اکتبر پیشروی به سمت اورشلیم و حبرون آغاز شد.
علی رغم شکست های ارتش بریتانیا در دو نبرد قبلی غزه ژنرال آلنبی یک عملیات دیگر برای حمله به غزه را برنامه ریزی کرده بود. اگرچه ارتش بریتانیا موفق به تصرف بئرشبع و مناطق اطراف آن شده بود اما وجود دژ مستحکمی به نام غزه که حداقل بین هشت تا ده هزار سرباز عثمانی و آلمانی در آن حضور داشتند می توانست برای تصرف کامل فلسطین بسیار خطر آفرین باشد. در این عملیات علاوه بر نیروهای بریتانیایی سربازانی از فرانسه و ایتالیا هم حضور داشتند. سه روز قبل از شروع عملیات اصلی توپخانه ارتش بریتانیا از روز 27 اکتبر شروع به گلوله باران شهر کرد . کشتی های بریتانیا و فرانسه هم از دریا شهر غزه را مورد حمله قرار دادند. اما کشتی های متفقین به سرعت مورد حمله هوایی قرار گرفتند و در یکی از این حملات 38 سرباز و ملوان کشته شدند. توپخانه ارتش بریتانیا شهر را بشدت بمباران کرد. در واقع حجم گلوله باران غزه کاملا با جنگ های خونین جبهه اروپا برابری می کرد. حمله سوم به غزه از روز اول نوامبر توسط نیروهای EEF آغاز شد. 8 تانک مارک 1 نیز در میدان نبرد حضور داشتند و از سربازان پیاده پشتیبانی می کردند. اگرچه تعداد سربازان متفقین به 25 هزار نفر می رسید اما ژنرال فون کرسنشتاین و ارتش ایلدیریم به خوبی آماده دفاع از شهر شده بودند.

ژنرال فون فالکنین فرمانده نیروهای دفاعی فلسطین. او نقشه های مفصلی برای دفاع از این منطقه داشت
ژنرال فون فالکنین فرمانده نیروهای دفاعی فلسطین. او نقشه های مفصلی برای دفاع از این منطقه داشت

در واقع سنگربندی و مواضع دفاعی شهر غزه دقیقا به سبک جبهه های جنگ اروپا بود. در تهاجم به غزه نیروهای اسکاتلندی پیش قراول بودند. با وجود حمله بسیار سهمگین نیروهای متفقین ، سربازان ترک سرسختانه مقاومت می کردند. فاز دوم حمله در 2 نوامبر با حضور تانک های مارک آغاز شد. در این روز ارتش عثمانی هم یک ضد حمله گسترده را شروع کرد. این پاتک تلفات شدیدی به نیروهای بریتانیایی وارد کرد. پیشروی تانک ها هم به دلیل وجود موانع و استحکامات بسیار سخت و کند پیش می رفت. تا ساعت 18 همان روز صدها سرباز متفقین کشته یا اسیر شدند.
درواقع هدف اصلی نبرد سوم غزه از همان ابتدا تسخیر و اشغال شهر نبود بلکه ژنرال آلنبی سعی داشت نیروهای دفاعی قدرتمند مستقر در غزه را سرگرم و زمینه را برای پیشروی نیروهایش در دیگر نقاط فلسطین فراهم کند. درواقع مهم ترین و بهترین نیروهای آلمان و عثمانی در منطقه فلسطین در غزه مستقر شده بودند و اگر ژنرال آلنبی و نیروهایش به شهر حمله و آن ها را سرگرم نمی کردند ممکن بود این نیروها به سرعت در سرتاسر فلسطین پخش و به مقابله با ارتش بریتانیا بپردازند.

یکی از تانک های بریتانیایی مارک یک آسیب دیده در خاورمیانه
یکی از تانک های بریتانیایی مارک یک آسیب دیده در خاورمیانه

علی رغم مقاومت شدید نیروهای عثمانی صدها سرباز ترک کشته و بخش زیادی از تجهیزات نظامی آنها از بین رفت. بعد از پایان حملات مستقیم به غزه گلوله باران توپخانه بریتانیا بر روی شهر هم چنان ادامه داشت. تا جایی که صدها خانه در شهر ویران شد. نیروی هوایی سلطنتی هم بیکار نبود و هر روز با بمباران گسترده نیروهای عثمانی و آلمان را مورد حمله قرار می داد. علی رغم اینکه نبرد سوم غزه در روز 2 نوامبر به پایان رسیده بود ،اما نبرد در حاشیه شهر و مناطقی مانند بیت حانون همچنان ادامه داشت. با این حال در عصر روز 8 نوامبر ارتش دوازدهم بریتانیا با یک عقب نشینی سریع و تاکتیکی نیروهای خود را از حومه شهر نیز خارج کرد. همزمان با این عقب نشینی سریع 8 هواپیمای استرالیا و بریتانیا به فرودگاه غزه و هواپیماهای آلمانی و ترک مستقر در آن حمله کردند. حداقل ده جنگنده متحدین بر روی زمین نابود شد و ایستگاه راه آهن غزه نیز مورد حمله قرار گرفت. در نهایت نبرد سوم غزه با کشته شدن 2500 سرباز بریتانیایی و 1500 سرباز ترک به پایان رسید.
نبرد تل خویلف
همزمان با نبرد سوم غزه نیروهای EEF در دیگر مناطق فلسطین هم شروع به پیشروی کردند. یکی از مهمترین مناطق درگیری مناطق اطراف شهر بئرشبع بود. اگرچه شهر در حمله سریع نیروهای EEF به تصرف آن ها درآمده بود اما نیروهای باقی مانده عثمانی در شهر به شمال شهر عقب نشینی کرده و یک خط دفاعی به طول 5 مایل ایجاد کرده بودند. بلافاصله ژنرال فالکنین فرمانده ارتش ایلدیریم چهار گردان نیروی پیاده نظام و دو گردان سواره برای تقویت این نیروها اعزام کرد.هدف ارتش عثمانی از اعزام این نیروها کشاندن ارتش بریتانیا به این منطقه کم کردن فشار از روی سایر نقاط فلسطین خصوصا شهر غزه بود. این نیروها با استقرار در منطقه تل خویلف به سرعت تبدیل به یک خطر جدی برای ارتش بریتانیا شدند. شکل گیری این خط دفاعی بسیار خطرناک بود چرا که می توانست مسیر پیشروی نیروهای آلنبی را به سمت اورشلیم سد کند. منطقه تل خویلف به دلیل وجود صدها تخته سنگ به بیابان سنگی معروف بود. این منطقه به طور طبیعی بسیار کم آب بود و اندک منابع آبی آن نیز در کنترل ترکها قرار داشت اما در روز 31 اکتبر نیروهای آنزاک موفق به کشف یک منبع آبی زیر زمینی در شرق بئرشبع شدند. ژنرال هنری کاوول فرمانده نیروهای استرالیایی آنزاک مامور پاکسازی منطقه تل خویلف گردید. کاوول به سرعت متوجه شد تا وقتی که خطوط ارتباطی نیروهای ترک مستقر در تل خویلف با بقیه فلسطین را قطع نکند نمی تواند بر آنها غلبه کند. به همین خاطر بلافاصله بخشی از نیروهای آنزاک به همراه واحد های مهندسی مامور نابودی خطوط ارتباطی شدند. نیروهای کاوول نتوانستند استفاده چندانی از نیروهای عرب بومی منطقه کنند اما در نهایت موفق شدند به مدت 40 ساعت مسیر ارتباطی تل خویلف به سمت هرون را مسدود کنند. این نیروها همچنین به طور اتفاقی با 100 سرباز آلمانی که در حال عزیمت به بیت الحم بودند مواجه شدند و بعد از یک درگیری کوتاه که منجر به کشته شدن بیست سرباز شد بقیه تسلیم و اسیر بریتانیایی ها شدند. نبرد تل خویلف از اول نوامبر 1917 آغاز شد. ژنرال کاوول این نبرد را کاملا جدی گرفته و از تمام نفرات و تجهیزات خود برای پیروزی استفاده کرد.

نیروی هوایی بریتانیا با بمباران مداوم مواضع ترک ها و آلمانی تلفات زیادی به آنها وارد کرد
نیروی هوایی بریتانیا با بمباران مداوم مواضع ترک ها و آلمانی تلفات زیادی به آنها وارد کرد

حملات نیروهای EEF از آغاز بسیار سنگین بود و علی رغم تلفات شدید ادامه پیدا کرد. اما کمبود آذوقه و علوفه برای اسب ها نیروهای کاوول را آزار می داد. همزمان با تل خویلف نبرد سوم غزه نیز آغازشده بود. باوجود مشکلات و مقاومت ترکها نیروهای نیوزلندی موفق به پیشروی هایی شدند. توپخانه از نیروهای کاوول به خوبی پشتیبانی می کرد. کاوول در این نبرد سخت و طولانی به خوبی از سواره نظام باتجربه استرالیا استفاده کرد. اما از شکسته شدن مقاومت ترکها خبری نبود. با این حال نیروهای نیوزلندی عملکرد فوق العاده ای داشتند و علاوه بر حفظ خطوط خود موفق به پیشروی هایی هم شده بودند. در روز 3 نوامبر ژنرال فالکنین دستور اجرای یک پاتک گسترده برضد نیروهای آنزاک را صادر کرد. فالکنین علی فواد فرمانده لشکر 16 عثمانی را مامور اجرای این ضد حمله کرد. علی رغم پیروزی های اولیه ژنرال کاوول تا بعد از ظهر همان روز جلوی این پاتک را گرفت. شناسایی نیروی هوایی در جابه جایی نفرات ترکها بسیار مهم بود. شرایط نیروهای EEF به دلیل بالا رفتن تلفات و کمبود آب و آذوقه سخت تر شد. تا جایی که در روز 4 نوامبر ژنرال موت به ژنرال آلنبی تلگراف زد و مدعی شد نیروهای بریتانیایی بیش از این طاقت ایستادگی را ندارند و باید فرمان عقب نشینی صادرشود. اما آلنبی چند واحد کمکی از نیروهای ولزی را به تل خویلف فرستاد. ورود این نیروهای کمکی کاملا به موقع بود و آنها در روز 5 نوامبر یک پاتک گسترده عثمانی را دفع کردند. به دلیل مشکلات فراوان ژنرال کاوول فرمان حمله سراسری به مواضع ترکها را تا 6 نوامبر به تعویق انداخت. ژنرال فالکنین فرمانده ارتش ایلدیریم در روز 5 نوامبر وارد حلب شد و دستور ادامه مقاومت در تل خویلف را صادر کرد. این ژنرال آلمانی از توقف 6 روزه ارتش بریتانیا در تل خویلف بسیار خوشحال بود چرا که در منطقه مهم وادی شرایا تنها 2 دو گردان نیرو حضور داشت و به دلیل به درازا کشیدن نبرد تل خویلف ارتش بریتانیا نمی توانست به آنجا حمله کند. به محض ورود نیروهای کمکی ولزی حملات EEF به نیروهای عثمانی بیشتر شد. با گلوله باران شدید توپخانه پیشروی ها آغاز شد. نیروهای ولزی موفق به تسخیر استحکامات اصلی ترکها شدند اما به سرعت مجبور به عقب نشینی شدند.

پل موقت نیروها بریتانیا در فلسطین
پل موقت نیروها بریتانیا در فلسطین

در پایان روز 6 نوامبر اگرچه نیروهای عثمانی موفق به درهم شکستن حمله گسترده بریتانیا شده بودند اما به دلیل تلفات و شرایط منطقه مجبور به عقب نشینی شدند. به محض عقب نشینی ترکها بخش زیادی از نیروهای EEF به بئرشبع بازگشتند. با این حال درگیری های پراکنده در تل خویلف همچنان ادامه پیدا کرد و در 8 نوامبر به دستور ژنرال کاوول پاکسازی منطقه آغاز شد. در نهایت بخش زیادی از نیروهای درگیر در تل خویلف در نبرد اورشلیم نیز مبارزه کردند.
نبرد هاریا وتل ال شرایا
یکی از مهم ترین نبردهای متحدین و متفقین در خاک فلسطین پیش از حمله به اورشلیم یا بیت المقدس نبرد هاریا و تل ال شرایا بود. شریا یکی از مهم ترین مراکز تدارکاتی ارتش عثمانی در خاک فلسطین بود و در مسیر خط آهن بئرشبع به اورشلیم قرار داشت. تا پیش از حمله بریتانیا به فلسطین بخش زیادی از نیروهای خط دفاعی عثمانی در این شهر مستقر بودند اما با آغاز حملات EEF به فلسطین این شهر بارها مورد حمله هوایی قرار گرفت. حملات هوایی سنگین نیروی هوایی سلطنتی در تابستان 1917 موجب تخلیه شهر شد و بیشتر نیروها به شهر هیج منتقل شدند. اما با آغاز تقویت مواضع دفاعی اطراف غزه دوباره در این شهر مستقر شدند. ارتش چهارم در این شهر یک مرکز آموزشی وسیع با حضور افسران آلمانی،اتریشی و افسران باتجربه ترک ایجاد کرد. همه نیروهای تازه وارد به فلسطین طی یک دوره 6 هفته ای ی در پادگان شرایا آموزش می دیدند. همچنین آموزش های توپخانه نیز در این شهر انجام می شد. ژنرال فالکنین به فوزی پاشا دستور ایجاد خطوط دفاعی مستحکم در هاریا و شرایا را داده بود. بعد از پایان نبرد تل خویلف و نبرد سوم غزه حمله به این منطقه در دستور کار EEF قرار گرفت. این منطقه دقیقا در غرب بئرشبع قرار داشت. طبق آخرین برآوردهای اداره اطلاعات ارتش 40 هزار سرباز عثمانی به همراه 260 توپ و اسلحه سنگین در این منطقه مستقر شده بودند.

نیروهای استرالیایی در حال نبرد با نیروهای سرسخت ارتش عثمانی
نیروهای استرالیایی در حال نبرد با نیروهای سرسخت ارتش عثمانی

به دلیل وجود خط راه آهن بیشتر خطوط دفاعی در اطراف آن متمرکز شده بود. به همین خاطر نیروی هوایی سلطنتی با انجام پرواز های شناسایی خطوط دفاعی ترک ها را شناسایی کردند. ژنرال فالکنین یک نیروی دفاعی به نام زیبلیکا به فرماندهی سرهنگ علی فواد در شب 4 نوامبر تشکیل داد. حدود 1000 سرباز هم به عنوان نیروی ذخیره و پشتیبانی از نیروهای مدافع شرایا قرار داده شد. اما ژنرال آلنبی هم به هیچ وجه نیروهای عثمانی را دست کم نگرفت و چهل هزار سرباز را مامور تسخیر هرایا و شرایا کرد. آلنبی برنامه و نقشه های مفصلی برای حمله و پیروزی در این جنگ در نظر گرفته بود. قرار بود این حمله در روز سوم نوامبر انجام شود اما به دلیل بدی آب و هوا شروع عملیات به تعویق افتاد. در واقع ژنرال چتوود و ژنرال کاوول آلنبی را از آغاز سریع نبرد منصرف کردند. یکی از اصلی ترین مشکلات EEF نیاز به بیش از چهل هزار گالن آب برای مصرف روزانه بود. به همین دلیل تا زمانی که این آب تامین نشد حمله به شرایا آغاز نگردید.ارتش بیستم بریتانیا به عنوان مجری این عملیات انتخاب شده بود. حمله به این منطقه در سپیده دم 6 نوامبر آغاز شد. به غیر از نیروهای بریتانیایی سربازانی از ایتالیا و فرانسه هم به عنوان نیروی ذخیره و پشتیبانی حضور داشتند. نیروهای EEF بعد از سه نبرد خونین در غزه به خوبی با شیوه های دفاعی ارتش عثمانی آشنا شده بودند. آلنبی نیروهایش را به سه بخش تقسیم و هر کدام را مامور تصرف یک منطقه کرد. به دلیل برنامه ریزی مناسب و حمایت سنگین توپخانه تا ساعت چهار عصر روز ششم نوامبر خطوط دفاعی ترک ها در شرق منطقه درهم شکسته شد. دهها سرباز ترک کشته و بیشتر از 70 نفر دیگر هم اسیر شدند. پیشروی های نیروهای بریتانیایی بسیار سریع تر از نبردهای قبلی در خاک فلسطین انجام شد. نیروهای عثمانی مستقر در شرایا به هیچ وجه نتوانستند مانند سربازان مدافع غزه مقاومت کنند. به همین خاطر عقب نشینی سریع آنها به سمت راست خطوط دفاعی شان در منطقه شرایا آغاز شد و به ایستگاه راه آهن شهر رسیدند. آنها برای کند کردن روند پیشروی متفقین یک انبار مهمات در ایستگاه راه آهن را منفجر کردند .

انبار مهمات منفجر شده ترکها در شرایا
انبار مهمات منفجر شده ترکها در شرایا

انفجارها در ایستگاه راه آهن به حدی زیاد بود که تصرف آن را تا روز 7 نوامبر به تعویق انداخت. آلنبی که هیچ علاقه ای به طولانی شدن نبرد نداشت به ژنرال کاوول دستور داد تا نیروهای ذخیره استرالیایی را هم وارد نبرد کند. در ساعات پایانی روز 6 نوامبر ژنرال فالکنین متوجه شد ارتش عثمانی توان مقاومت بیشتر را ندارد به همین خاطر دستور عقب نشینی را صادر کرد. در نهایت ایستگاه راه آهن شرایا تا روز 7 نوامبر تصرف شد و نیروهای عثمانی کاملا سریع حدود 8 کیلومتر در منطقه وادی عقب نشینی کردند.

عقب نشینی تا غزه
به فرمان آلنبی نیروهای آنزاک به تعقیب نیروهای فراری ترک ادامه دادند.مسیر عقب نشینی نیروهای عثمانی به سمت غزه بود. در طول مسیر عقب نشینی درگیری ها ادامه داشت و دهها سرباز ترک کشته و 5000 نفر از آنها به اسارت ارتش متفقین درآمدند. نبرد هرایا و شرایا یکی از بزرگترین نبردهای سواره نظام خاورمیانه در جنگ جهانی اول بود.
ارتش 22 عثمانی با وجود تلفات موفق شد به طرز ماهرانه ای از معرکه نبرد شرایا عقب نشینی کند. با این حال این شکست و عقب نشینی خط ممتد دفاعی غزه – بئرشبع را از بین برد و به همین خاطر راه را برای تصرف اورشلیم هموارتر کرد.اگرچه EEF در پاکسازی شرایا موفق عمل نکرد اما فرماندهان ارتش ایلدیریم به دلیل نبود تجهیزات و نفرات کافی دستور عقب نشینی سریع را صادر کرده بودند. با وجود فرمان عقب نشینی نیروهای زیبیلیکا و سرهنگ علی فواد همچنان در حال نبرد بودند و تا روز 8 نوامبر به جنگیدن خود ادامه دادند. این مقاومت پارتیزانی به نیروهای ارتش های 7 و 8 عثمانی ادامه داد به طور کامل و امن مواضع خود را تخلیه کنند. پیروزی های سریع EEF باعث شد تا روند تصرف فلسطین بسیار سریع تر از قبل دنبال شود. در واقع این پیروزی ها آنقدر سریع بود که دوهیچ و نجیل واقع در شمال نوار غزه در معرض خطر قرار گرفت و نیروهای استرالیایی به سرعت این مناطق را تصرف کردند.

هویتزر های ارتش عثمانی در منطقه هرایا
هویتزر های ارتش عثمانی در منطقه هرایا

رسیدن نیروهای بریتانیا به شمال غزه

بعد پیروزی های سریع نیروهای متفقین سربازان بریتانیا به منطقه هادسی در شمال غزه رسیدند. این پیشروی از روز 7 نوامبر آغاز شد. فرماندهی نیروهای ترک به عهده رفعت پاشا(یکی از رییس جمهورهای آینده ترکیه) قرار داشت. با وجود این که تعداد نیروهای رفعت پاشا نسبتا قابل توجه بود به راحتی توسط نیروهای آلنبی در هم شکسته شد. اما مقاومت سربازان ترک به زودی در جاده غزه- بئرشبع آغاز شد. آلنبی از آغاز دوباره مقاومت ارتش عثمانی بسیار عصبانی شد و به افسرانش اعلام کرد بهتر از سربازان ترک را وادار به تسلیم بکنند. عملیات پاکسازی منطق وادی هادسی از صبح روز 8 نوامبر آغاز شد و بازهم نیروهای آنزاک به داد ارتش بریتانیا رسیدند. این بار نوبت سربازان ایرلندی بود که به عنوان خط شکن موفق به شکستن خط دفاعی عثمانی شوند. نیروهای ایرلندی بعد از این اتفاق با نیروهای لشکر 20 EEF که در مسیر غزه بودند تماس حاصل کردند و بدین ترتیب غزه در معرض خطر مستقیم قرار گرفت. به همین خاطر ارتش عثمانی مجبور به آغاز تخلیه شهر غزه شد. ارتش عثمانی برای کند کردن پیشروی بریتانیا تعدادی از واحد های سواره نظام خود را برای جلوگیری از حملات متفقین به شرق غزه فرستاد. اگرچه لشکرهای 16 و 36 عثمانی موفق به عقب نشینی شدند اما لشکر 53 در منطقه وادی هاسی با نیروهای بریتانیا درگیر شد. این نیروها که به خوبی از نقش خود در کند کردن پیشروی متفقین آگاه بودند بلافاصله در منطقه استحکامات دفاعی موقتی ایجاد کردند.

جزییات درگیری در منطقه وادی الهاسی
جزییات درگیری در منطقه وادی الهاسی

در واقع سر فرماندهی ارتش عثمانی به طرز خوش خیالانه ای امیدوار بود بتواند تا بهار 1917 با عملیات های این چنینی و انجام نبردهای پارتیزانی جلوی سقوط فلسطین را بگیرد تا با رسیدن نیروهای کمکی از بین النهرین،تسالونیکا و حتی نیروهای کمکی آلمانی که به تازگی از جنگ در جبهه روسیه آزاد شده بودند بتواند این منطقه را دوباره پس بگیرد.
درآن سوی میدان ژنرال آلنبی به خوبی می دانست نباید اجازه استقرار کامل نیروهای دفاعی عثمانی را در منطقه بدهد. به همین خاطر به ارتش 21 بریتانیا دستور داد پیشروی و پاکسازی نیروهای ترک را به سرعت آغاز کنند. نبردها در منطقه بسیار شدید بود. با این وجود نیروهای بریتانیا موفق شدند بسیاری از مناطق را از نیروهای عثمانی پاکسازی کنند. البته ارتش عثمانی در همان زمان کم مناطق بسیاری را مین گذاری کرده بود که باعث شد تا تعداد تلفات ارتش بریتانیا زیادتر از حد معمول شود. در نهایت پاکسازی منطقه از 7 تا 9 نوامبر به طول انجامید و در این مدت نیروهای مدافع غزه شهر را بدون دردسر ترک کردند. تا روز 8 نوامبر تمام مواضع عثمانی در مسیر غزه- بئرشبع به تصرف بریتانیایی ها درآمد. آلنبی در 8 نوامبر گزارش داد که نیروهای او تنها ده کیلومتر با غزه فاصله دارند و بسیار سریع در حال نزدیک شدن به شهر هستند.
همچنین آلنبی تصور می کر د ژنرال فون کرسنشتاین در نزدیکی خطوط یافا- اورشلیم باشد. در روز 9 نوامبر 28 جنگنده بریتانیایی و استرالیایی از شهر هیج برخواسته و شروع به بمباران تمام مواضع نیروهای ترک و آلمانی مستقر در فلسطین کردند. منطقه عراق المنشیه 12 بار مورد حمله قرار گر فت و هدف از این حملات نابودی خطوط راه آهن و فرودگاه های باقی مانده عثمانی و آلمان بود.

نبرد المغور
این نبرد بعد از عقب نشینی نیروهای عثمانی در یک منطقه وسیع در حد فاصل غرب بئرشبع تا منطقه حبرون آغاز شد. ژنرال آلنبی به هیچ وجه قصد نداشت پیشروی را متوقف کند چرا که براساس گزارش های هواشناسی به زودی بارش باران های شدید پاییزی در منطقه از اواخر ماه نوامبر آغاز می شد و اگر تا آن زمان ارتش بریتانیا به موفقیت نمی رسید عملا کل زمستان در فلسطین زمین گیر می شد. چراکه هیچ کدام از وسایل نقلیه نظامی توان حرکت در زمین های گل آلود را نداشتند.

تفنگ داران گورخا در نبرد المغفور
تفنگ داران گورخا در نبرد المغفور

سواره نظام ارتش استرالیا نقش بسیار مهمی در این نبرد داشت. این نیروها در صبح روز 13 نوامبر مخفی گاه های ارتش هشتم را در یک روستا کشف کردند و موفق به گرفتن 600 اسیر و مقدار زیادی غنیمت و حتی یک بیمارستان صحرایی آلمانی شدند. با این پیشروی سریع مسیر جاده اصلی و راه آهن شمال به جنوب غزه قطع شد. ژنرال کاوول دستور حمله به منطقه بیت داریا را صادر کرد. در این پیشروی سریع نیروهای آنزاک بسیاری از واحد های عثمانی به دلیل خستگی و بیماری توانایی عقب نشینی سریع را نداشتند و به دست نیروهای آنزاک اسیر شدند.تا جایی که ژنرال آلنبی گزارش داد تا اینجای کار بیش از 5 هزار سرباز ترک به دست نیروهای بریتانیا اسیر شده اند. در نبرد المغور برای اولین بار در طی عملیات تسخیر فلسطین نیروهای بریتانیایی دست به پیشروی شبانه زدند. این راهپیمایی برای انتقال اسرا و غنایم انجام شد. همزمان با پیشروی نیروها بمباران هوایی متفقین هم ادامه داشت و در منطقه ال تینه بمباران ایستگاه راه آهن، منجر به انفجار انبار مهمات شد و خسارات زیادی به بار آورد. با وجود این پیشروی ها ارتش عثمانی تصمیم به یک مقاومت شدید و طولانی مدت گرفت.

ایجاد خط دفاعی توسط ژنرال فون فالکنین
پیشروی سریع ارتش بریتانیا که از بئرشبع آغازشده و به اطراف غزه رسیده بود کل منطقه فلسطین و حتی شام را تحت تاثیر قرار داد. به همین خاطر ژنرال فون فالکنین به ارتش هشتم دستور داد یک خط دفاعی 40 کیلومتری جدید ایجاد کند. این خط قرار بود جلوی پیشروی سریع ارتش بریتانیا در خاک فلسطین و سقوط سریع یافا و اورشلیم را بگیرد. علاوه بر ارتش هشتم ،ارتش هفتم عثمانی هم با یک عقب نشینی سریع حدود 16 کیلومتر عقب رفت و خود را برای ضد حمله به مواضع بریتانیا آماده کرد. تنها عاملی که می توانست این خط دفاعی جدید را نابود کند از بین رفتن خطوط راه آهن و خطوط ارتباطی ترکها بود. به همین خاطر بود که نیروهای آنزاک به سرعت مشغول به از بین بردن خطوط راه آهن شدند. ژنرال کاوول به نیروهای استرالیایی دستور داد به سمت سواحل مدیترانه حرکت کنندو علاوه بر پاکسازی نیروهای ارتش هشتم جلوی ایجاد خط دفاعی جدید را بگیرند.طی روز های 11 و 12 نوامبر نبرد در سواحل غزه بشدت ادامه یافت. به دلیل شرایط دشوار ، نیروهای دریایی وظیفه ارسال تدارکات و مهمات را برای استر الیایی ها به عهده گرفت. به دلیل مقاومت شدید نیروهای ارتش عثمانی ،سربازان نیوزلندی هم برای کمک به سربازان استرالیایی اعزام شدند. ژنرال فالکنین تصمیم داشت تا در شب 1 نوامبر دست به یک ضد حمله برضد نیروهای بریتانیایی بز ند که به دلایلی به تعویق افتاد. درطرف مقابل ژنرال آلنبی معطل حمله ترکها نماند و به سرعت با استفاده از پشتیبانی هوایی و سواره نظام بخش های از جناح راست این خط دفاعی را از بین برد. اگرچه در بخش هایی از این خط نیروهای اسکاتلندی در برابر مقاومت ترکها به عقب رانده شدند. اما به سرعت با پشتیبانی توپخانه شروع به پیشروی کردند . اگرچه 400 نفر از سربازان اسکاتلندی در طی مدت کوتاهی کشته شدند اما در نهایت پیشروی آنها نیز انجام شد. تا ساعت 12 ظهر روز 12 نوامبر نیروهای آنزاک موفق به 9 کیلومتر پیشروی شده بودند. اما یک ساعت بعد ارتش هشتم عثمانی با 5 هزار سرباز یک ضد حمله عظیم و ناگهانی برضد نیروهای بریتانیایی انجام داد.

زندانیان جنگی بریتانیایی در بیمارستان نظامی عثمانی
زندانیان جنگی بریتانیایی در بیمارستان نظامی عثمانی

نیروهای EFF از این حمله بشدت غافلگیر شدند و تا مرز فروپاشی پیش رفتند. اما سواره نظام استرالیایی ها به کمک آنها آمدند. در نهایت این ضدحمله تا ساعت 18 و آغاز ساعات تاریکی روز به پایان رسید. در پایان همان روز ستاد فرماندهی ارتش بریتانیا به آلنبی هشدار داد ممکن است به زودی بارش شدید باران آغاز شود. اما از بخت خوب بریتانیایی ها تا روز 13 نوامبر هم از بارش باران خبری نشد و پیشروی ادامه یافت. علی رغم پیشروی مداوم و به اسارت گرفتن هزاران سربازان ترک همچنان سی هزار سرباز عثمانی آماده دفاع از اورشلیم بودند. ژنرال آلنبی به هیچ وجه قصد توقف نداشت به همین خاطر از روز 13 نوامبر دور جدید درگیری ها آغاز شد.اگرچه خط دفاعی فالکنین در بعضی نقاط درهم شکسته بود اما هنوز در برخی مناطق آن مقاومت ادامه داشت. در صبح روز 14 نوامبر بخشی از راه آهن یافا به اورشلیم به تصرف بریتانیایی ها درآمد. تا روز 14 نوامبر ارتش بریتانیا به رکورد 70 روز عملیات بدون استراحت در خاک فلسطین رسیده بود. در طی این مدت حدود 97 کیلومتر از بئرشبع به سم اورشلیم پیشروی انجام شده بود. پیروزی های پی در پی ارتش بریتانیا باعث شده بود تا ارتش عثمانی به سمت شمال و خصوصا سواحل دریای مدیترانه عقب نشینی کند.

*تیترمقاله نام یکی از منابع تاریخی در مورد نبردهای جنگ جهانی اول در منطقه خاورمیانه است

ادامه دارد

تهیه و گرد آوری : زهرا صادقیان

منابع

صلحی که همه صلح ها را برباد داد،فروپاشی عثمانی و شکل گیری خاورمیانه مدرن نوشته دیوید فرامکین

خاورمیانه در قرن 20 نوشته مارتین سیکر

آخرین جنگ صلیبی،نبرد برسر فلسطین نوشته آنتونی بروس

عملیات نظامی مصر و فلسطین از ژوئن 1917 تا پایان جنگ براساس اسناد منتشرشده وزارت دفاع بریتانیا

خاطرات واحد سواره نظام استرالیا،اولین جنگ جهانی

تاریخ جنگ بزرگ نوشته جان ویکفیلید

سواران سرنوشت ،تاریخچه سواره نظام استرالیا نوشته پاتریک همیلتون

مکاتبات ژنرال آلنبی در فلسطین، ویراستار متیو هیوز

جهنم در سرزمین مقدس،جنگ اول در خاورمیانه نوشته دیوید وودوارد

از سوئز به حلب نوشته جوآن گراهام


امتیاز کاربران:
3.95
( 16 رای)

لینک منبع

درباره ی amir-moazeni1

همچنین ببینید

هواپیمای اموزشی رزمی ب250 کلادیوس ساخت امارات

هم اکنون در بازار جهانی خرید هواپیماهای توربوپراپ آموزشی و یا هواپیماهای مسلح توربوپراپ بسیار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *